دونالد اولدینگ هب: زندگینامه، تحصیلات و نظریه ها

مقدمه

تولد و کودکی دونالد اولدینگ هب

هب در بیست و دوم ماه جولای در سال 1904 در شهر چستر در استان نوا اسکوتیا در کشور کانادا متولد شد. والدین هب پزشک بودند.

مادر هب یکی از سه زن پزشک در استان محل زندگی آنها بود.

تحصیلات دونالد اولدینگ هب

هب در 21 سالگی از دانشگاه دال هوزی با مدرک کارشناسی فارغ التحصیل شد. در سال 1927 برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه مک گیل شد و به صورت پاره وقت در این دانشگاه به تحصیلات خود ادامه داد.

در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه مک گیل از روش شرطی شدن کلاسیک پاولف استفاده می شد. وی مطالعه آثار کهلر و لشلی به فیزیولوژی مغز علاقه پیدا کرده بود. هب برای تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه هاروارد رفت و در سال 1926 مدرک دکترای خود را از این دانشگاه دریافت کرد.

شغل دونالد اولدینگ هب

هب پس از دریافت مدرک کارشناسی خود به عنوان معلم در دبستان مشغول به کار شد و هم زمان با تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد نیز این شغل را ادامه داد. وی مدتی در دانشگاه شیکاگو با لشلی در زمینه یادگیری تحقیق و همکاری کرد. پس از دریافت مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد به مدت یک سال به عنوان دستیار با بخش پژوهش این دانشگاه همکاری کرد. بعد از آن برای همکاری با بنفیلد به مؤسسه عصب شناسی مونترال رفت. در مونترال بیمارانی را که توسط بنفیلد جراحی شده بودند بررسی روانشناختی می کرد.

ایدها و نظریات دونالد اولدینگ هب

مجتمع های سلولی: تجربه جدید در محیط الگوهای نورونی جدیدی در مغز به وجود می آورد که مجمتع های سلولی نام دارند. این مجتمع ها از ارتباط آکسون یک سلول با یک سلول دیگر به شکل تحریک یا مشارکت در شلیک عصبی سلول به وجود می آید.

یادگیری: یادگیری دو نوع دارد. اولین نوع از یادگیری در زمان شکل گیری مجتمع های سلولی در مراحل اولیه زندگی شکل می گیرد. دومین نوع از یادگیری وابسته به فرایندهای شناختی می باشند.

زنجیره های مرحله ای: پس از ترکیب مجتمع های سلولی زنجیره های مرحله ای شکل می گیرد که به وسیله انواع محرک بیرونی یا درونی و یا هر دو تحریک می شود.

محیط های غنی: به هر میزان که محرک های حسی در محیط بیشتر باشند مدارهای عصبی بیشتری در مغز ایجاد می شود که ارگانیزم آنها در هنگام یادگیری و حل مسئله مورد استفاده قرار می دهد.

نظریه برانگیختگی: به ارتباط بین شدت تحریک و کارکرد شناختی اشاره دارد و عملکرد دستگاه فعال ساز شبکیه ای را توضیح می دهد. طبق این نظریه سطح متوسطی از تحریک بهترین کارایی شناختی را در پی دارد.

نظریه برانگیختگی-تقویت: بین میزان برانگیختگی و عملکرد محیط رابطه معکوس وجود دارد.  هب این رابطه را که گاهی موجب افزایش و گاهی موجب کاهش سائق می شود به عنوان تقویت کننده در نظر می گیرد.

محرومیت حسی: بعد از شکل گیری مجتمع های سلولی نیز اگر فرد در شرایط محرومیت حسی قرار گیرد، کارکردهای شناختی وی دچار کاستی می شود.

ماهیت ترس: زمانی که شیء مورد مشاهده میزانی از شباهت را با یک شیء آشنا دارا باشد فرایندهای عادی ادراک را به وجود می آورد. در عین حال بعضی ویژگی ها فرایند ناهمساز را ایجاد می کنند، در این حالت ترس شکل می گیرد.

حافظه کوتاه مدت و دراز مدت: برخی از تحریکات حسی موجب شکل گیری فعالیت عصبی می شوند که پس از پایان تحریک نیز باقی می ماند. هب آن را فعالیت عصبی ارتعاشی نامید که همان حافظه کوتاه مدت می باشد. حافظه کوتاه مدت زیر ساخت حافظه بلند مدت می باشد. اطلاعات وارد شده به حافظه ی کوتاه مدت توسط فرایند تحکیم به حافظه ی بلند مدت تبدیل می شود.

تحکیم و مغز: دستگاه لیمبیک که بخشی از هیپوکامپ می باشد ساختاری از مغز است که در رایند تحکیم و یادگیری دخالت مؤثر دارد.

آثار هب

سازمان رفتار: نظریه ای عصب روانشناختی

مقاله در ذهن

رساله روانشناسی

سیستم عصبی ادراکی

اندیشه ها و یافته ها در مورد درد

مرگ دونالد اولدینگ هب

هب در بیستم اوت سال 1985 در سن 81 سالگی در شهر محل تولدش در گذشت.