مقدمه
از آنجا که تغییرات ایجاد شده در الگوهای ارتباطی در خانواده سبب به وجود آمدن تعارضات گستردهای در اعضای خانواده میشود، خانواده درمانی اهمیت بسیار زیادی برای بهبود ارتباطات و حل مشکلات عمیق دارد. در واقع خانواده درمانی معرف نوعی تغيير الگو است كه اعضای خانواده را مورد بررسی خود قرار داده و برای تفسیر دادههای مربوط به آن، از روشهای جدید استفاده میکند.
تاریخچه
دهه 1950، دهه بنیادی خانواده درمانی به شمار می آيد. در دهه 1960 از این نوع درمان استقبال زیادی شد به طوری که بسیاری از متخصصانی که از انجام پژوهشهای خانواده دست کشیده بودند، به کار بالینی در این حوزه مشغول شدند. این افراد با مطرح راهبردهای جدیدی برای درمان تمام افراد خانواده، تحولی عظیم در این حوزه ایجاد کردند.
در دهه 1970 فنون ابتکاری خانواده درمانی ارائه شد که مهمترین آن ها، رویکردهای رفتاری به مشکلات خانواده بود. همچنین این فنون، نقدهایی را هم به همراه داشتند که از جمله آن ها میتوان به نقد طرفداران جنبش زنان راجع به خانواده درمانی اشاره کرد.
در سال 1978 بارن هيل ولانگو با مطالعه در مورد مراحل تحول خانواده، نقاط انتقالی را مشخص کرد. او معتقد بود که هر خانوادهای باید هنگام عبور از مراحل زندگی، آن ها را حل کند. چرا که اگر بیماری در عضوی از افراد خانواده ظاهر شود، نشانگر آن است خانواده در حل این نقاط ناموفق بوده است.
در دهه 1980 متخصصان زیادی از رشتههای علمی متفاوت به سازمانهای بین رشتهای پیوسته و خود را درمانگر خانواده نامیدند. این افراد با تشکیل انجمنهای علمی زیاد، به طور تخصصی در این حوزه عمل میکردند.
در سال 1981 یکی از خانواده درمانگرها، جیمز فریمو معتقد بود که از نظر درک جنبههای پویایی زندگی خانوادگی، دو عامل درون روانی و تعاملی بسیار ضروری است. او اعتقاد داشت، تعارضات دورن روانی که منشا آن ها خانواده است، همیشه در جریان بوده و بر روی افراد نزدیک کنونی مانند همسر و فرزندان تاثیر میگذارد.
در سال 1988 كارتر ومك گلدردك بر این اعتقاد بود كه جريان اضطراب در خانواده با محركهاي تنش زای عمودی و افقی رابطه تنگاتنگی دارد. محركهای عمودی عبارتند از الگوها، استعارهها، رازها و ميراث خانوادگی؛ که نسل به نسل منتقل ميشوند. محركهای تنش زای افقی هم در واقع شامل رویدادهای آسیب زای غیر منتظره بوده و افراد خانواده با این رویدادها در طول زمان روبرو میشوند؛ مثلا: مرگ ناگهانی، تصادف و…
در دهه 1990، حرکت به سمت یکپارچگی و آگاهی سازههای ذهنی سبب شده بود که کارکرد زبان در کار با خانواده توجه زیادی شود. روانكاوی در درمان خانواده به فنون فرد گرايی توجه بيشتري داشت ولی آكرمن به عنوان اولين كسی كه توانست با استفاده از این فنون، خانواده را به صورت جمعی درمان كند، فنون روانكاوی را برای درمان اعضای خانواده به كار برد.
خانواده
خانواده در مقایسه با سایر نظامها، تعویض ناپذیر است. در واقع خانواده یک نظام اجتماعی است که ویژگی و مرزهای مشخص خود را دارد. این نظام به اعضای خود، اجازه نمیدهد از قوانین نافرمانی کنند. بسیار واضح است که خانوادهها از نظر ساختار تفاوتهایی باهم دارند. مثلا خانوادههایی که در آن ها به دلایل مختلف فقط یکی از والدین حضور داشته باشد یا خانوادهای که یکی از والدین آن ها به علت شغل خود زمان بسیار کمی را برای اعضای خانواده صرف میکند یا مثلا بعضی خانوادهها تمایلی به بچهدار شدن ندارند و در مقابل هم خانوادههایی هستند که بچههای زیادی دارند. افراد با تفاوتهای ژنتیکی، فیزیکی و روانی زیادی متولد میشوند؛ همچنین این افراد در شرایط محیطی، خانودگی، اقتصادی، مذهبی و… متفاوتی بزرگ میشوند که در واقع مجموعه همین تفاوتها است که باعث میشود آنها نقشهای متفاوتی را در جامعه بپذیرند.
اگر بخواهیم از عواملی که در خانواده تاثیرگذار هستند، صحبت کنیم باید بگوییم وقتی زن و مرد تصمیم به ازدواج میگیرند، مواردی مانند فرهنگ، هنجارهای اجتماعی، شرایط اقتصادی، مذهب و… میتواند بر سبک زندگی آنها تاثیر بگذارد. همین تاثیرگذاری سبب پایهگذاری ارزشها، الگوهای رفتاری و روشهای بروز هیجانات در خانوادهای که تشکیل دادهاند، میشود. در واقع هر خانواده در کنار ارتباطات عاطفی، مجموعهای از قوانین درونی دارد که باعث افزایش ثبات خانوادگی آنها میشود.
هر یک از اعضای خانواده با واحدهای اجتماعی متفاوتی در تعامل است، که این ارتباطات بر روی بقیه افراد خانواده نیز تاثیراتی میگذارد . این تاثیرات هم میتواند مثبت باشد و به رشد افراد کمک کنند و هم میتواند منفی بوده و مشکلات گستردهای را برای اعضای خانواده به وجود بیاورد. مثلا اگر تعاملات فردی هر یک از اعضای خانواده با قوانین و ارزشهای خانواده همسو نباشد، در صورت عدم مدیریت صحیح آنها، امکان دارد روابط خانوادگی را دچار مشکلات گستردهای کند. به شکلی که ممکن است ریشه مشکلات خانوادگی به خاطر وجود همین تعارضات باشد.
درمانگر خانواده با مداخله در کارکرد و تعارضات فردی و بین فردی خانواده، منشأ های احتمالی درگیری و اختلافات را پیدا کرده و در نهایت روشهایی برای حل این مسائل ارائه میدهد.
خانواده درمانی چیست؟
خانواده درمانی، نوعی از مشاوره روانشناسی (روان درمانی) است که هم میتواند مشکلات ناشی از ایجاد تعارضات در خانواده را حل کند و هم میتواند به بهبود ارتباطات آنها منجر شود. این نوع درمان به طور معمول کوتاه مدت بوده و برنامه درمانی آن، بسته به وضعیت و شرایط مختص به هر خانواده متفاوت است. جلسات مشاوره خانواده درمانی به این شکل نیست که حتما همه خانواده در آن شرکت کنند. چرا که فرایند این نوع درمان به دو صورت است: 1. درمان فردی بر روی یکی از اعضاء خانواده، 2. درمان گروهی با شرکت کل افراد خانواده. پس به طور کلی ممکن است برخی از افراد خانواده و یا تمام اعضا در صورت توانایی شرکت، در این جلسات درمانی حضور یابند تا بتوانند به حل مشکل به وجود آمده برای یکی از اعضای خانواده و یا مشکلات و اختلافات گستردهتر کمک کنند.
رویکردهای خانواده درمانی
رویکردهای متفاوتی در خانواده درمانی ارائه میشوند. مثلا دیدگاه روانکاوی فروید که به فرد توجه دارد در این نوع درمان بر روی تمام اعضا خانواده تمرکز دارد. مشاوره زناشویی تاکید دارد، همانطور که ریشه اختلالات روانی فرد، تعارضات درونی او است، پس تعارضات موجود بین اعضای یک خانواده هم میتواند سبب ایجاد اختلالات روانی شود. برخی از رویکردهای خانواده درمانی عبارتند از:
درمان ساختاری
روش درمان ساختاری توسط سالوادر مینوشین ارائه شد و به تدریج توسعه پیدا کرد. این روش بر 5 اصل زیر استوار است:
- تمرکز بیشتر درمانگر بر روابط بین افراد
- ماتریس هویت بر اساس تعاملات بین افراد خانواده
- بهبود ساختار خانواده بر اساس تعاملات اجتماعی افراد
- کمک به بهبود خانواده در گذر از الگوهای محدودکننده
- رشد و پیشرفت خانواده به عنوان یک موجودیت قویتر
درمان استراتژیک
درمان استراتژیک در واقع ترکیبی از انواع روشهای درمانی است. این نوع درمان، 5 مرحله مختلف دارد که این مراحل عبارتند از:
- مرحله مختصر اجتماعی
- مرحله مشکل
- مرحله ارتباط و تعامل
- مرحله تعیین هدف
- مرحله تعیین وظیفه و تکلیف
درمان سیستمیک
درمانگر با استفاده از روش سیستمیک، با هدف کاهش پریشانی و تعارضات درون خانواده، به بررسی تعاملات بین افراد خانواده میپردازد.
روایت درمانی
درمانگر با استفاده از روایت درمانی فرد را برای اینکه خودش باشد، تشویق میکند تا بتواند ظاهر سازی را کنار گذاشته و برای رسیدگی و حل مشکلات زندگیاش از مجموعه مهارتهای خود استفاده کند. روش روایت درمانی به این شکل است که افراد با هدف کمک به شناسایی هویت خود، روایت یا داستانهایی خلق میکنند.
درمان بین نسلی
درمانگر با استفاده از این روش میتواند تعاملات بین افراد یک خانواده را طی چندین نسل بررسی و تحلیل کند. این مشاهدات به درمانگر کمک میکند تا بهتر بتواند مشکلات و تعارضات اصلی در خانواده را درک کند. همچنین درمانگر با تحلیلهای خود میتواند درگیریها، موقعیتهای استرسزا و تعارضاتی که فرد ممکن است در آینده با آنها روبرو شود را پیشبینی کند.
ارتباط درمانی
درمان مسائل مربوط به ارتباط یکی از نیازهای مشترک افراد است. مثلا در مواقعی که ریشه مشکلات بین زوجین، عدم ارتباط مناسب باشد، این نیاز حیاتیتر میشود. اختلافات فرهنگی و تفاوت در تجربههای شخصی میتواند مشکلات ارتباطی را به وجود بیاورد. از موقعیتهای دیگری که سبب ایجاد مشکلات ارتباطی هستند، میتوان به آسیبهای گذشته فرد، پنهانکاری و مسائل بهداشتی و روانی اشاره کرد. برای بررسی و در نهایت بهبود مشکلات ارتباطی راههای زیادی وجود دارد. یک درمانگر متخصص میتواند به فرد کمک کند تا بتواند بهترین استراتژی را برای بهبود توانایی و مهارتهای ارتباطی، پیدا کرده و در نهایت مشکلات تعاملی خود را حل کند.
آموزش روانی
آموزش روانی با اهداف انتقال اطلاعات، حمایت دارویی و درمانی، آموزش و پشتیبانی در خودیاری و ایجاد یک مکان امن برای تخلیه به افراد دچار مشکلات روانی و خانوادههایشان به منظور توانمندسازی و حمایت از آنها استفاده میشود.
در چه شرایطی به خانواده درمانی احتیاج است؟
خانواده درمانی در شرایط زیر میتواند کمک زیادی به شما کند:
- داشتن روابط آشفته با شریک زندگی، فرزندان یا سایر اعضای خانواده
- اعتیاد داشتن عضوی از اعضای خانواده
- درگیری بین والدین و فرزندان
- داشتن مشکل در برقراری ارتباط با دیگران
- داشتن والدین ناسازگار
- مشکلات زناشویی
- مقابله با حوادثهای دردناک زندگی
- سازگاری با تغییرات زندگی
اهمیت خانواده درمانی
بعضی از مشکلات افراد علاوه بر اینکه زندگی شخصی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه اطرافیانشان را هم درگیر میکند. مثلا تصور کنید فردی دچار اسکیزوفرنی بوده و شرایط سختی را تجربه میکند. همچنین با وجود این بیماری، مشکلات او در خانواده بیشتر شده است. اگر خانواده این فرد، آگاهی کافی از بیماری او نداشته باشند، نمیتوانند حمایت لازم را انجام دهند و خودشان نیز ممکن است آسیبهای زیادی را تجربه کنند.
خانواده درمانی میتواند به اعضای خانواده کمک کند تا بهتر بتوانند یکدیگر را درک کرده و در شرایط سخت تحمل بیشتری از خود نشان دهند. راهکارهای جلسات خانواده درمانی نه تنها به شما کمک میکند تا مشکلات کنونیتان را حل کنید، بلکه در حل مسائل گوناگون زندگیتان به شما کمک میکنند.
از اهداف خانواده درمانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بهبود ارتباطات
- ایجاد محیط خانوادگی بهتر
- افزایش درک و کنترل در زندگی خانوادگی
- بررسی پویایی تعاملات در خانواده
- افزایش توانایی در حل مشکلات اعضای خانواده
نتیجه گیری
خانواده درمانی برای کمک به ایجاد تغییر و پرورش روابط صمیمانه بین اعضای خانواده و زوج ها طراحی شده است که با شرکت در جلسات این نوع درمان میتوانید اختلال و تعارضات موجود در خانوادهتان را حل کنید. شما با شرکت در جلسات خانواده درمانی یاد میگیرید که چطور یکدیگر را بهتر و بیشتر از قبل درک کنید. همچنین در این جلسات، مهارتهای ارتباطی زیادی را میآموزید که میتوانید از آن ها برای کاهش تعارضات، استرس، درگیری و… در روابطهای دیگر خود استفاده کنید. از اینکه تا پایان این مقاله همراه ما بودید متشکریم؛ امیدواریم که مطالب گفته شده برای شما مفید واقع شده باشند.
بله
تقریبا
خیر