اختلال وسواس اجباری: معرفی، تاریخچه و درمان

تصویر پروفایل
اختلال وسواس اجباری: معرفی، تاریخچه و درمان

مقدمه

اختلال وسواس اجباری (OCD) در واقع الگویی از افکار و ترس‌های ناخواسته (وسواس) است که فرد مبتلا به آن را به سوی انجام رفتارهای تکراری (اجبار) روانه می‌کند. در حالت کلی مجموعه وسواس‌ و اجبارها، باعث مختل شدن فعالیت‌های روزمره شده و ناراحتی قابل توجهی را در افراد به وجود می‌آورد. علاوه بر آن، اگر خود فرد هم سعی کند تا وسواس‌ و حساسیت‌های اجباری را نادیده گرفته و ترک کند، باز هم بر اضطراب و ناراحتی او افزوده می‌شود. در نهایت افراد حس می‌کنند که برای کاهش استرس خود باید این اعمال اجباری را انجام دهند. اغلب افرادی که مبتلا به این اختلال هستند، از وضعیت خود خجالت کشیده و در نهایت به تنهایی پناه می‌برند. اگر شما نیز دچار وسواس اجباری هستید، بدانید که خوشبختانه این بیماری درمان داشته و می‌توانید با شروع دوره درمان، وسواس‌های اجباری خود را کنار بگذارید.

تاریخچه اختلال وسواس اجباری

اختلال وسواس اجباری قبلاً جزو اختلالات اضطرابی به شمار می‌آمد؛ چرا که افراد مبتلا به این اختلال به علت افکار شدید وسواسی خود، اضطراب زیادی را تجربه می‌کردند. در ادامه به بررسی تاریخچه این اختلال می‌پردازیم:

اختلال وسواس اجباری، بخشی از اختلالات مختلف

قبل از اواسط دهه 1800، سطوح بالای اضطراب، افکار نگران کننده و رفتارهای تکراری به عنوان علائم برخی از بیماری‌های دیگر به شمار می‌آمدند. در آن زمان علائم مرتبط با اختلال وسوا‌س اجباری مانند داشتن افکار وسواسی یا اعمال اجباری را به دلایلی از جمله فرار از واقعیت، جریان خون ضعیف، ناتوانی ذهنی یا بی‌ثباتی عاطفی ربط می‌دادند.

اختلال وسواس اجباری به عنوان یک اختلال متمایز و مبتنی بر اضطراب

کارل وستفالف یکی از روانپزشکان آلمانی در سال 1877 برای علائم مربوط با اختلال وسواس اجباری، نظریه‌ای جداگانه مطرح کرد. این تعریف توسط شاگردان او در سال 1895 دقیق‌تر شد و در نهایت دو ویژگی اصلی افکار وسواسی و رفتارهای اجباری مطرح شد. کارل نشان داد که چگونه برخی موقعیت‌ها سبب افزایش اضطراب بیماران می‌شود.

فروید: وسواس اجباری به عنوان تمرکز بر خواسته های ممنوع

پدر روانکاوی، زیگموند فروید معتقد بود که وسواس اجباری نتیجه تعارضات درونی است.  او برای اولین بار در سال 1895 در مقاله‌ای با تمرکز بر اضطراب، اختلال وسواس اجباری را با عنوان “زوانگ نوروز” یا “نوروزیس اضطرابی” نام‌گذاری کرد. به گفته فروید، برخی از افراد برای اینکه می‌خواهند یک‌سری از خواسته های مخفی و تابو خود را عملی کنند، تلاش زیادی می‌کنند؛ اما وقتی به یاس و ناامیدی می‌رسند، این امیال در ناخودآگاه آنها برای انجام اعمال غیرمنطقی ظاهر می‌شوند.

طبق نظریه فروید، فرض بر این بود که اگرچه این اقدامات بیمار را به طور موقت تسکین می‌دهد، اما سبب می‌شود که او شرمنده و خجالت زده شود چرا که بیمار آن‌ها را با رفتار هنجاری ناسازگار می‌داند. همچنین مکتب روانکاوی فروید تا اواسط قرن بیستم رایج‌ترین شکل درمان برای اختلال وسواس اجباری بود. جالب است بدانید واژه‌هایی که فروید برای این اختلال مطرح کرد منجر به ساخت واژه‌ای شد که امروزه از آن استفاده می‌کنیم: در بریتانیا، این اختلال به نام “نوروزیس وسواسی” شناخنه می‌شد، در حالی که در ایالات متحده این اختلال را به عنوان “نوروزیس اجباری” می‌شناختند. در نهایت بعد از گذشت زمان، اصطلاح «اختلال وسواس اجباری» برای این بیماری در نظر گرفته شد.

به دنبال تأکید وستفالف بر وسواس‌ و اجبارها و رویکرد روان‌پویشی‌تر فروید به اختلال وسواس اجباری به‌عنوان تجلی امیال تابو، توجه سازمان‌های رسمی سلامت روان به این اختلال بیشتر شد. در نهایت این اختلال در بین اختلالات سلامت روانی شناخته‌شده قرار گرفت.

موردی برای جداسازی اختلال وسواس اجباری از اضطراب

همانطور که گفته شد در گذشته، اختلال وسواس اجباری در میان اختلالات اضطرابی طبقه‌بندی می‌شد؛ چرا که بیماران مبتلا به این اختلال به همراه داشتن افکار وسواسی، اضطراب زیادی تجربه می‌کنند. این افراد تلاش زیادی می‌کنند که اضطراب ناشی از وسواس را کاهش دهند. هنگامی که یک روانشناس، اختلال وسواس اجباری را برای مراجعی تشخیص دهد، در واقع با فردی روبرو است که یک اختلال اضطرابی دارد. این اختلال می‌تواند افراد گروه‌های سنی مختلف را به خود درگیر کند. این اختلال اضطرابی سبب می‌شود که فرد به یک چرخه وسواس و اضطراب وارد شود. چرخه وسواس و اضطراب به این شکل است که به دنبال افکار وسواسی، اضطراب هم در فرد زیاد می‌شود.  افراد مبتلا به اختلال وسواسی، کمال‌گرا نیز هستند؛ چرا که این افراد به طور مدام تلاش می‌کنند تا همه چیز در بهترین شکل ممکن انجام شود. عدم دستیابی به این هدف در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، آنها را مضطرب کرده و حال روانی‌شان را بد می‌کند. این افراد برای رهایی از این اضطراب دست به رفتارهای وسواسی می‌زنند.

اختلال وسواس اجباری چیست؟

وسواس اجباری (OCD) یا وسواس فکری-عملی یکی از اختلالات مزمن روانی است که می‌تواند کاری کند، افراد، افکار و احساسات ناخواسته مکرری (وسواس) را تجربه کنند و یا کارهایی مکرری (اجبار) را به طور منظم انجام دهند. همچنین ممکن است بعضی افراد وسواس را به همراه اجبار تجربه کنند. 

اختلال وسواس اجباری به این شکل نیست که شما را محبور کند؛ ناخن خود را بجوید یا به افکار منفی فکر کنید. بلکه این اختلال ممکن است در شما عاداتی وسواس گونه به وجود بیاورد، مثلا می‌تواند شما را مجبور کند بعد دست زدن به هرچیزی، آنقدر دستان خود را بشویید تا زخم شود یا مثلا نتوانید تحمل کنید که مقدار نوشابه داخل لیوان‌های روی میز با هم فرق داشته باشد. اگرچه ممکن است، شما سعی داشته باشید که به این کارها فکر نکنید یا حتی آنها را انجام ندهید؛ ولی در نهایت تسلیم آنها شده و احساس ناتوانی در ترک این افکار به شما دست می‌دهد. از مشخصات بارز افکار وسواسی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اصلا لذت بخش نیستند؛ بلکه باعث آزار و اذیت شما می‌شوند
  • کاملا خارج از کنترل شما هستند
  • تکرار شونده هستند

علل اختلال وسواس اجباری

علت این بیماری به طور قطعی شناخته نشده است و فقط نظریه‌هایی در این مورد مطرح شده که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم:

  • زیست‌شناسی: در زمینه زیست‌شناسی مطرح شده است که وسواس اجباری ممکن است به‌علت وجود اختلال در عملکرد طبیعی مغز افراد باشد.
  • ژنتیک: با اینکه هنوز ژن خاصی برای بروز این اختلال در افراد شناسایی نشده است؛ ولی این احتمال وجود دارد که اختلال وسواس اجباری یک جز ژنتیکی داشته باشد و از طریق DNA والدین به فرزندان منتقل شود.
  • یادگیری: افراد می‌توانند ترس‌های وسواسی و رفتارهای اجباری را از اعضای خانواده خود یاد بگیرند.

در حالت کلی تا به امروز پزشکان و محققان نتوانستند به طور قطعی ثابت کنند که چرا برخی افراد دچار به این اختلال می‌شوند اما اثبات شده است که استرس می‌تواند شدت علائم این اختلال را افزایش دهد. همچنین این اختلال در زنان شایع‌تر از مردان بوده و علائم آن، اغلب در نوجوانان یا بزرگسالان ظاهر می‌شود.

عواملی که ریسک ایجاد اختلال وسواسی فکری را افزایش‌ می‌دهند، عبارتند از:

  • اعضای خانواده‌ای که مبتلا به این اختلال هستند
  • وجود تفاوت‌های فیزیکی در بخش‌هایی از مغز
  • داشتن افسردگی، اضطراب یا تیک عصبی
  • تجربه تروما
  • سابقه سوء استفاده فیزیکی یا جنسی در کودکی

لازم به ذکر است که امکان دارد کودک پس از عفونت استرپتوکوکی (گلودرد، احساس زخم و خارش) به اختلال وسواس اجباری مبتلا شود.

علائم اختلال وسواس اجباری

به طور معمول، اختلال وسواس فکری شامل علائم وسواس و اجبار باهم است؛ البته این احتمال هم وجود دارد که فقط علائم وسواس یا فقط علائم اجبار را داشته باشید. این علائم می‌تواند در تمام جنبه‌های زندگی شما مانند روابط شخصی، کار، محیط تحصیل و…تداخل ایجاد کند. افرادی که مبتلا به این اختلال هستند، ممکن است خودشان هم متوجه شوند که وسواس‌هایی غیر طبیعی دارند، ولی باز هم نتوانند جلوی انجام کارهای وسواسی خود را بگیرند. افکار های وسواسی و اجباری، زندگی روزمره این افراد را مختل کرده و گاهی کاری می‌کند که آنها به خودشان آسیب جدی بزنند.

وسواس‌های اجباری در واقع افکار، اصرار یا تصاویر تکراری مداوم و ناخواسته‌ای هستند که باعث پریشانی و اضطراب شما می‌شوند. معمولا این وسواس‌ها زمانی که شما می‌خواهید از آنها فرار کنید، شدت یافته و استرس شما را زیادتر می‌کند.

مضامین وسواس‌های اجباری:

  • ترس از میکروب و آلودگی
  • عدم اطمینان
  • نیاز شدید به منظم و متقارن بودن اشیا
  • داشتن افکار تهاجمی در مورد نداشتن کنترل و در نهایت آسیب رساندن به خود یا دیگران
  • افکار ناخواسته از جمله پرخاشگری افراطی نسبت به خود و دیگران

نمونه‌های شایع از علائم وسواس:

  • ترس داشتن از لمس اشیایی که دیگران لمس کرده‌اند (به علت ترس از آلودگی)
  • شک داشتن از اینکه درب را قفل کرده‌اید یا چیزی در خانه جا گذاشته‌اید
  • استرس زیاد برای زمانی که اشیاء منظم نیستند
  • افکار در مورد  فحاشی یا رفتار نامناسب در جمع
  • داشتن تصاویر جنسی ناخوشایند
  • اجتناب کردن از موقعیت‌هایی که می‌تواند برای شما وسواس ایجاد کند مانند: دست دادن

علائم اجبار

در واقع اجبارهای وسواسی یا وسواس عملی، رفتارهایی هستند که شما حس می‌کنید مجبور به انجام آنها هستید. در واقع انجام این اجبارهای مدام و تکراری به منظور کاهش اضطراب مربوط به وسواس فکری شما یا جلوگیری از افتادن اتفاقات ناخوشایند و بد است. با این حال، درگیر شدن با این اجبارها اصلا خوشایند نیست و هیچ لذتی به همراه ندارد؛ فقط می‌تواند یک تسکین موقتی برای اضطراب و استرس شما باشد. هنگامی که افکار وسواسی دارید، ممکن است قوانین و اجبارهای بیش از حدی برای خود وضع کنید تا با انجام آنها، اضطراب خود را کنترل کنید.

مضامین شایع اجبارها:

  • شستشو و نظافت افراطی
  • چک کردن بیش از اندازه
  • شمارش اجباری
  • وجود نظم و ترتیب خاص
  • پیروی از روتین‌های بسیار سخت
  • خواستار اطمینان خاطر زیاد
  • قرار نگرفتن در شک و تردید

علائم و نشانه‌های شایع اجبار عبارتند از:

  • شستن افراطی دست‌ها تا زمانی که پوست شما زخم شود
  • تمیزکردن افراطی اشیا
  • چک‌کردن مداوم درها برای اطمینان از قفل بودن آنها
  • چک‌کردن مداوم اجاق گاز برای اطمینان از خاموش بودن شعله‌ها
  • پیروی از الگوهای خاص
  • تکرار بی‌صدا یک دعا، کلمه یا عبارت به صورت مداوم

به طور معمول اختلال وسواس اجباری را می‌توان به عنوان یک اختلال مادام العمر در نظر گرفت. این اختلال می‌تواند در دوران کودکی نیز ظاهر شود. روند پیشرفت وسواس اجباری به این شکل است که علائم این بیماری به تدریج ظاهر شده و با افزایش استرس، به شدت آن افزوده می‌شود. همچنین انواع وسواس‌ها و اجبارهایی که تجربه می‌کنید، می‌تواند در طول زمان متغیر باشد. این بیماری هم می‌تواند علائم خیلی خفیفی داشته باشد و هم می‌تواند آنقدر شدید باشد که از شما فردی ناتوان بسازد.

برخی از افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اختلال تیک هم دارند که می‌تواند شامل تیک‌های حرکتی ناگهانی، کوتاه و تکراری مانند پلک زدن چشم و سایر حرکات چشم، گریم صورت، شانه بالا انداختن و تکان دادن سر یا شانه باشد. همچنین تیک‌های صوتی رایج عبارتند از: صداهای تکراری مانند صاف کردن گلو، خرخر کردن یا خرخر کردن.

افراد مبتلا به این اختلال، ممکن است سعی کنند از موقعیت‌هایی که موجب بروز وسواس‌ آنها می‌شود، دوری کنند یا حتی برای آرام کردن خود به الکل یا مواد مخدر پناه ببرند.

تشخیص اختلال وسواس اجباری

افراد مبتلا به این اختلال، حتی زمانی که بدانند افکار وسواسی و اجباری دارند، بازهم نمی‌توانند افکار یا رفتارهای خود را ترک کنند. این افراد به طور معمول حداقل 1 ساعت در روز را به این افکار یا رفتارها اختصاص می‌دهند. ممکن است برای تشخیص این اختلال، پزشک برای شما یک معاینه فیزیکی به همراه آزمایش خون انجام دهد. چرا که امکان دارد برخی دیگر از بیماری‌ها باعث شده باشد تا شما علائم وسواسی را تجربه کنید؛ به همین دلیل پزشک باید مطمئن شود که چیز دیگری باعث ایجاد علائم وسواس نشده باشد. علاوه بر آن، پزشک، مجموعه سوالاتی برای تشخیص این اختلال از احساسات، افکار و عادات شما خواهد پرسید.

افکار وسواسی می‌توانند از موارد زیر باشند:

  • نگرانی شدید در مورد آسیب دیدن خود یا دیگران
  • آگاهی مداوم از پلک زدن، تنفس یا دیگر احساسات بدن
  • شک زیاد به خیانت یک شریک، بدون وجود هیچ دلیلی
  • ترس از دست زدن به دستگیره‌های در، استفاده از دستشویی‌های عمومی یا دست دادن به افراد

شرایط مرتبط با اختلال وسواس اجباری

برخی از شرایط جداگانه مشابه اختلال وسواس اجباری هستند. برای مثال آنها شامل وسواس با چیزهایی مانند موارد زیر هستند:

  • ظاهر شم ا(اختلال بدشکلی بدن)
  • جمع آوری، مرتب کردن یا سفارش‌دادن زیاد چیزها (اختلال احتکار)
  • کندن یا خوردن موها (تریکوتیلومانیا)
  • بیماری جسمی (هیپوکندریازیس)
  • بوی بدن یا نحوه بو کردن (سندرم مرجع بویایی)

عوارض

مشکلات رایج ناشی از اختلال وسواس اجباری عبارتند از:

  • صرف زمان زیاد برای درگیری‌های وسواسی
  • مسائل بهداشتی، مانند درماتیت تماسی ناشی از شستن مکرر دست‌ها
  • مشکل برای حضور در محل کار، تحصیل یا فعالیت‌های اجتماعی
  • داشتن روابط آشفته
  • پایین آمدن سطح کیفیت زندگی
  • داشتن افکار خودکشی

درمان اختلال وسواس اجباری

در واقع هیچ درمان قطعی برای اختلال وسواس اجباری وجود ندارد ولی شما می‌توانید علائم آن را با استفاده از دارو، روان‌درمانی، ترکیبی از درمان‌ها و… مدیریت کنید. درمان‌های شایع برای این اختلال عبارتند از:

روان درمانی

درمان شناختی رفتاری می‌تواند به شما کمک کند که الگوهای تفکر خود را تغییر دهید. مثلا پزشک متخصص با استفاده از تکنیکی به نام مواجه‌سازی، شما را در وضعیتی که برای ایجاد اضطراب یا اجبار طراحی شده است، قرار می‌دهد. این تکنیک افراد را برای تحریک وسواس‌هایشان در محیطی امن قرار می‌دهد. هنگامی که تحت نظر روانشناس از روش مواجه‌سازی استفاده می‌کنید، به تدریج از شدت وسواس‌های شما کم می‌شود؛ به شکلی که دیگر این وسواس‌ها برای شما طاقت فرسا نیستند. افراد با انجام به موقع و مرتب تکنیک مواجهه‌سازی، در نهایت از چرخه وسواس و اجبار رها شده و معجزه درمان وسواس برای آنها ظاهر می‌شود. چرا که افراد با انجام این تکنیک یاد می‌گیرند، افکار و اعمال وسواسی خود را رفته رفته کاهش داده و در نهایت آنها را کنار بگذارند.

دارو درمانی

داروهای مهار کننده‌ی انتخابی با بازجذب سروتونین به کنترل وسواس و اجبار کمک می‌کند که البته ممکن است 2 تا 4 ماه زمان ببرد تا اثر خود را بگذارند. داروهای رایج کنترل وسواس عبارتند از: سیتالوپرام(سلکسا)، اسیتالوپرام(لکساپرو)، فلوکستین(پروزاک)، فلووکسامین، پاروکستین(پاکسیل) و سرترالین(زولوفت). همچنین اگر با استفاده از داروهای گفته شده باز هم علائم وسواس داشته باشید، ممکن است که پزشک برای شما، داروهای ضد روان پریشی مانند آریپیپرازول(ابیلیفای) یا ریسپریدون(ریسپردال) تجویز کند.

نورومدولاسیون

در مواردی که درمان‌های دیگر به اندازه کافی برای شما موثر نباشند، ممکن است که پزشک با شما در مورد دستگاه‌هایی که فعالیت الکتریکی را در ناحیه خاصی از مغز شما تغییر می‌دهند، صحبت کند. این درمان یک نوع تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال مغزی است که از آن برای درمان وسواس اجباری استفاده می‌شود. دستگاه‌های تغییر دهنده فعالیت مغزی، به این شکل است که بالای سر شما قرار می‌گیرند تا بتوانند میدان مغناطیسی را القا کنند. سپس بخش خاصی از مغز شما که علائم وسواس را تنظیم می‌کند، هدف قرار داده و آن را تحریک می‌کنند.

آرامش

انجام کارهای آرامش‌بخش مانند مدیتیشن، یوگا و ماساژ می‌تواند علائم استرس‌زای این اختلال را کاهش دهد.

نتیجه گیری

در این مقاله علل، علائم و تشخیص اختلال وسواس اجباری را به طور کامل بررسی کردیم. همچنین از راه‌های درمان این اختلال هم صحبت کردیم؛ حالا می‌دانیم که اگر این اختلال درمان نشود، در تمام جنبه‌های زندگی وارد شده و روند عادی آن را مختل می‌کند. پس اگر علائم این بیماری را دارید یا شک دارید که مبتلا به آن هستید، اول با پزشک متخصص صحبت کنید و سپس به طور جدی درمان را شروع کنید. از اینکه تا انتهای این مطلب همراه ما بودید، متشکریم؛ امیدواریم که مطالب گفته شده در این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب