اختلال شخصیت: معرفی، تاریخچه و درمان

تصویر پروفایل
اختلال شخصیت: معرفی، تاریخچه و درمان

مقدمه

اختلال شخصیت گروهی ناهمگن از اختلالات هستند که وجه اشتراک آن ها وجود اشکالاتی در تکوین یک خود پنداره مثبت و حفظ روابط صمیمی و سازنده است. علائم وجودی این اختلال افراطی، شدید، انعطاف ناپذیر و غیر انطباقی می باشد.

در مجموع شخصیت به معنای مجموعه رفتار و شیوه‌ های تفکر فرد در طی زندگی روزمره که با ویژگی هایی مانند بی نظیر بودن، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی مشخص می‌ شود.

تاریخچه اختلال شخصیت

در حال حاضر، در منابع معتبر تاریخچه ای برای این اختلال موجود نیست.

اختلال شخصیت چیست؟

صفات شخصیت الگوی بادوام ادراک و رابطه با محیط و دیگران همین طور افکار فرد در مورد آن هاست. این الگو در ساختار روانی فرد تثبیت شده و نسبت به تغییر بسیار مقاوم می باشد. هرکدام از ویژگی ها در اثر افراط مشکلی ایجاد می کنند و منجر به اختلال شخصیت در فرد می شوند. به طور کلی اختلالات شخصیت الگو های ناسازگارانه و بادوام تجربه درونی و رفتار تلقی می شوند که از نوجوانی یا جوانی شروع شده و در دو زمینه از چهار زمینه شناخت، هیجان پذیری، عملکرد بین فردی و کنترل تکانه خود را نشان می دهند. این الگوی انعطاف ناپذیر در موقعیت های بین فردی و اجتماعی مختلف مشهود است و موجب پریشانی و اختلال قابل ملاحظه ای می شود.

شیوع

میزان شیوع اختلالات شخصیت در جمعیت عمومی 10 تا 20 درصد تخمین زده می شود و علائم آن طی چند دهه ظاهر می شود. برخی اختلالات شخصیت مانند اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت وسواسی در مردان شایع تر است و برخی دیگر مانند اختلال شخصیت نمایشی، مرزی و وابسته در زنان شایع تر است.

انواع اختلال شخصیت

DSM-5 بر اساس ویژگی های کلیدی مشترک، اختلالات شخصیت را در سه گروه یا شاخه سازمان می دهد.

شاخه A

این اختلال شخصیت با رفتارهای عجیب و غریب یا غیر عادی مشخص می شوند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی شاخه A دچار اختلالات عمده ای در روابط می شوند. زیرا رفتار آن ها ممکن است امری عجیب، مشکوک یا منفصل تلقی شود.

اختلال شخصیت شاخه A شامل:

  • اختلال شخصیت پارانوئید: مبتلایان به این اختلال به طور مزمن و فراگیر نسبت به دیگران بی اعتماد می باشند. شک و بدگمانی نسبت به خانواده، دوستان و اطرافیان از خصوصیات بارز مبتلایان است.
  • اختلال شخصیت اسکیزوئید: مبتلایان به این اختلال منزوی و نسبت به دیگران بی تفاوت اند. اکثر اوقات این افراد با عنوان سرما خورده یا گوشه گیر توصیف می شوند، گاهی با افراد دیگر ارتباط نزدیک دارند و ممکن است با درون بینی و خیال سرگرم شوند. اختلال شخصیت اسکیزوئید در مردان شایع تر می باشد.
  • اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: مبتلایان به این اختلال دارای گفتار، رفتار و شکل ظاهری عجیب و غریب می باشند و همچنین تفکر جادویی و عقاید منحصر به فردی دارند.

شاخه B

اختلال شخصیت شاخه B با یک رفتار چشمگیر یا نامنظم مشخص می شود. افرادی که از این شاخه دچار اختلال شخصیت هستند، یا احساسات بسیار شدیدی را تجربه می کنند و یا رفتارهای فوق العاده تکانشی، نمایشی، بی بند و باری یا قانون شکنی دارند.

اختلال شخصیت شاخه B شامل:

  • اختلال شخصیت ضد اجتماعی: برخلاف اکثر اختلالات شخصیتی اختلال شخصیت ضد اجتماعی در دوران کودکی نمایان می شود. علائم این اختلال شامل بی توجهی به قوانین و هنجارهای اجتماعی و همین طور عدم پشیمانی نسبت به اشتباهات می باشد.
  • اختلال شخصیت مرزی: این اختلال با بی ثباتی در روابط بین فردی، احساسات، تصویر از خود و رفتارهای تکانشی مشخص می شود.
  • اختلال شخصیت نمایشی: افراد مبتلا به این اختلال تحریک پذیر و هیجانی‌اند و رفتاری پررنگ و لعاب، نمایشی و برونگرایانه دارند. اما علی‌رغم رفتار متظاهرانه و پر زرق و برقی که دارند، اغلب نمی‌توانند دلبستگی عمیقی را به مدت طولانی حفظ کنند.
  • اختلال شخصیت خودشیفته: مبتلایان به این اختلال به طور اغراق آمیز خود را مهم و بزرگ می پندارند. از هر جهت نیازمند توجه اند و مایل اند مورد تحسین و تمجید واقع شوند.

شاخه C

این شاخه از اختلالات با اضطراب مشخص می شوند. افرادی که دارای اختلالات شخصیتی در این شاخه هستند، اضطراب فراگیر و یا ترس را تجربه می کنند.

اختلال شخصیت شاخه C شامل موارد زیر است:

  • اختلال شخصیت اجتنابی: الگویی از مهار و اجتناب اجتماعی است. ناشی از ترس از عدم کفایت و انتقاد از سوی دیگران است.
  • اختلال شخصیت وابسته: شامل ترس از تنها بودن است و اغلب باعث می شود کسانی که این اختلال را دارند، کارهایی را انجام دهند تا دیگران را به مراقبت از آن ها سوق دهد.
  • اختلال شخصیت وسواسی-اجباری: مشخصه آن مشغولیت نظم، کمال و کنترل روابط است. اگرچه به طور مشابه نامگذاری شده است، اما همان اختلال وسواس جبری (OCD) نیست.

علائم اختلال شخصیت

این اختلال در طی نوجوانی یا اوایل بزرگسالی خود را نشان می دهد. در طی سالیان طولانی ادامه می یابند و می توانند ناراحتی زیادی ایجاد کنند. آن ها می توانند به طور بالقوه باعث درگیری عظیم با افراد دیگر، تأثیر بر روابط، موقعیت های اجتماعی و اهداف زندگی شوند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی معمولاً تشخیص نمی دهند که با مشکلی روبرو هستند و اغلب برای افراد اطرافشان (از جمله پزشکان) گیج کننده و ناامید کننده هستند.

برخی علائم اختلالات شخصیتی می تواند به دو دسته تقسیم شود: هویت شخصی و عملکرد بین فردی.

مشکلات هویت شخصی شامل موارد زیر است:

  • تصویر ناپایدار از خود
  • ناسازگاری در ارزش ها ، اهداف و شکل ظاهری

مشکلات بین فردی عبارتند از:

  • بی احساس بودن نسبت به دیگران (توانایی همدلی)
  • دشواری در شناخت مرزهای بین خود و دیگران
  • سبک های ناسازگار، جدا، بیش از حد هیجان انگیز، توهین آمیز یا غیرمسئولانه در رابطه

مطابق DMS-5، شخص باید معیارهای زیر را برای تشخیص اختلال شخصیت داشته باشد:  

  • الگوهای رفتاری مزمن و فراگیر که بر عملکرد اجتماعی، کار، مدرسه و روابط نزدیک تأثیر می گذارد.
  • علائمی که دو یا بیشتر از چهار زمینه زیر را تحت تأثیر قرار می دهد: افکار، احساسات، عملکرد بین فردی، کنترل تکانه ها.
  • شروع الگوهای رفتاری که می توان آن ها را در دوره بلوغ یا اوایل بزرگسالی جستجو کرد.
  • الگوهای رفتاری که با اختلالات روانی دیگر، مصرف مواد یا شرایط پزشکی قابل توضیح نیست.

علل اختلال شخصیت

هرچند متخصصین این حوزه هنوز به طور کامل علل اختلالات شخصیتی را درک کرده اند. آن ها معتقدند که هر دو عامل ژنتیکی و محیطی در این امر نقش دارند.

تقریباً 50٪ از اختلالات شخصیتی به عوامل ژنتیکی و سابقه خانوادگی نسبت داده می شود. آسیب پذیری های ژنتیکی ممکن است افراد را مستعد ابتلا به این شرایط کند. در حالی که تجربیات و سایر عوامل محیطی می توانند به عنوان محرکی در بروز اختلال شخصیت عمل کنند.

همچنین بین سابقه آسیب های دوران کودکی و همچنین سواستفاده کلامی ارتباط معنی داری وجود دارد. یک مطالعه نشان داد کودکانی که سواستفاده کلامی را تجربه می کنند. سه برابر بیشتر در بزرگسالی دچار اختلالات شخصیت مرزی، خودشیفته، وسواسی-اجباری یا پارانوئید هستند.

واکنش پذیری بالا در کودکان، از جمله حساسیت به نور، سر و صدا، بافت و سایر محرک ها، با برخی از اختلالات شخصیتی مرتبط است.

تشخیص های افتراقی

قبل از اینکه یک پزشک بالینی بتواند این اختلال را تشخیص دهد، آن ها باید تشخیص افتراقی دهند تا سایر اختلالات یا شرایط پزشکی که ممکن است باعث ایجاد علائم شوند را رد کند.

تشخیص افتراقی بسیار مهم است اما ممکن است دشوار باشد. زیرا اختلالات شخصیتی نیز معمولاً با سایر بیماری های روانی اتفاق می افتد. فردی که از معیارهای یک اختلال شخصیت برخوردار باشد، غالباً دارای معیارهای یک یا چند اختلال شخصیت اضافی نیز خواهد بود.

یک مطالعه، که توسط موسسه ملی بهداشت روان تأمین شده بود، نشان داد که حدود 85٪ از افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) نیز دارای معیارهای تشخیصی برای حداقل یک اختلال شخصیت یا خلق و خوی دیگر هستند.

درمان اختلال شخصیت

در مقایسه با اختلالات خلقی مانند افسردگی بالینی و اختلال دوقطبی در طول تاریخ مطالعات نسبتاً کمی در مورد چگونگی درمان موثر اختلالات شخصیتی انجام شده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که درمان اختلالات شخصیت دشوار است زیرا طبق تعریف، الگوی دیرینه شخصیتی است. با این حال، تعداد بیشتری از درمان های مبتنی بر شواهد وجود دارد. که برای اختلالات شخصیتی موثر شناخته می شوند.

به طور کلی ، هدف از درمان اختلال شخصیت شامل موارد زیر است:

  • کاهش پریشانی ذهنی و علائمی مانند اضطراب و افسردگی
  • کمک به مردم در درک جنبه ای از مشکلاتشان که برای خودشان درونی است
  • تغییر رفتارهای ناسازگار و نامطلوب اجتماعی، از جمله بی احتیاطی، انزوای اجتماعی، عدم ابراز وجود و طغیان مزاج
  • اصلاح ویژگی های شخصیتی مسئله دار مانند وابستگی، بی اعتمادی، خودبزرگ بینی و دستکاری

اتحاد ملی بیماری های روانی (NAMI) چندین نوع روان درمانی را ذکر کرده است که ممکن است در درمان اختلالات شخصیتی مفید باشد:

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT): مهارت های مقابله ای و راهکارهای مقابله با اصرارهای مربوط به خودزنی و خودکشی، تنظیم احساسات و بهبود روابط را آموزش می دهد.

رفتار درمانی شناختی (CBT): هدف آن همانطور که NAMI بیان کرده است “شناخت افکار منفی و یادگیری استراتژی های موثر برای مقابله است.”

درمان مبتنی بر ذهنیت (MBT): به افراد می آموزد تا حالات ذهنی درونی خود و دیگران را متوجه و تأمل کنند.

روان پویایی درمانی: تأکید زیادی بر ذهن ناخودآگاه دارد، جایی که احساسات ناراحت کننده، اصرارها و افکار بیش از حد دردناک برای ما قابل مشاهده نیست.

خانواده درمانی: طی آن اعضای خانواده می آموزند واکنش های ناسالم نسبت به یکدیگر را تغییر دهند و مهارت های ارتباطی موثر را بیاموزند.

دارودرمانی

دارو می تواند برای درمان افسردگی یا اضطراب همراه یا همزاد مفید باشد. بسته به علائم شما، ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی شما ممکن است یک یا چند مورد زیر را تجویز کند:

  • داروهای ضد اضطراب
  • ضد افسردگی
  • ضد روان پریشی
  • تثبیت کننده خلق

جمع بندی

یادگیری چگونگی کنار آمدن با این اختلال در بهترین حالت عملکرد کلیدی است. بهتر است یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانتان در روند درمان کنار شما و همراه شما باشد.

اطلاعات خود را در مورد این اختلال بالا ببرید هرچه بیشتر مطلع باشید، توانایی شما برای درک و مقابله با علائم بالاتر می رود.

در درمان خود نقش فعالی داشته باشید. وقت بگذارید و در طول و بعد از جلسات درمانی به اهداف درمانی خود فکر کنید. حتی اگر احساس خوبی ندارید بدون گفتگو با پزشک متخصص، جلسات خود را کنار نگذارید و یا مصرف داروها را متوقف نکنید. به همین ترتیب، حتماً در قرارهای منظم پایبند باشید.

استراتژی های مراقبت از خود را داشته باشید. ورزش منظم و برنامه منظم خوردن و خواب می تواند به جلوگیری از تغییرات خلقی و کنترل اضطراب، استرس و افسردگی کمک کند. همچنین پرهیز از مصرف مواد مخدر و الکل مهم است. می تواند علائم را بدتر کرده و با داروها تداخل کند.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب