آرنولد گزل: زندگینامه، تحصیلات و نظریه ها

تصویر پروفایل
آرنولد گزل: زندگینامه، تحصیلات و نظریه ها

مقدمه

آرنولد گزل یک روانشناس، فیلسوف و متخصص اطفال آمریکایی بود. وی به مطالعه رشد کودک پرداخت و نظریه ای در این زمینه با عنوان برنامه ی زمانی درونی طبیعت برای شکل گیری رفتار ارائه کرد و آن را رسش زیستی نامید. اوج کار او به عنوان معلم و نویسنده بین دهه های 1920 و 1950 بود که او را به عنوان یکی از متخصصان بزرگ در زمینه والدین و تربیت فرزند در آمریکای شمالی معرفی کرد.

تولد و کودکی آرنولد گزل

آرنولد گزل در 21 ژوئن سال 1880 به دنیا آمد. پدر او جرالد گزل و مادرش کریستین جیسن بود که هر دو علاقه شدیدی به آموزش در دوران کودکی داشتند. محل زندگی و تولد او ایالت ویسکانسین و شهری کوچک واقع در ساحل شمالی رودخانه می سی سی پی بود و بار ها دوران کودکی خویش را اینگونه توصیف کرده بود: “تپه ها، دره ها و آب و هوا در شهر زادگاهم، فصل ها را از یکدیگر متمایز و مشخص می کردند. هر فصلی چالش ها و لذت های خویش را داشت و رودخانه با بردباری، تماشاگر این تغییرات بود”. همین طور مناظر این منطقه در فصول مختلف بر تخیلش تأثیر گذار بود.

تحصیلات آرنولد گزل

پس از آنکه دبیرستان را به اتمام رساند، به دانشگاه ویسکانسین در استیون پوینت رفت و به تحصیل در رشته ی روانشناسی پرداخت. او تاریخ را زیر نظر پروفسور فردریک جکسون ترنر و روانشناسی را زیر نظر جوزف جاسترو خواند و در سال 1903 مدرک لیسانس فلسفه را از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد. بعد ها در حالی که در آزمایشگاه روانشناسی دانشگاه ویسکانسین و همچنین تاریخ، آموزش می دید در سال 1906 مدرک دکترای فلسفه خویش را از دانشگاه کلارک گرفت اما متوجه شد مطالعه رشد کودکان با دشواری زیادی همراه است، پس برای آشنایی بیشتر با رشد کودکان به دانشکده پزشکی رفت و سرانجام دکترای خود از دانشگاه ییل در سال 1915 دریافت کرد.

ازدواج گزل

طی یک دوره که گزل به تدریس در مدرسه ای مشغول بود با بئاتریس چندلر آشنا گردید و در سال 1919 با او ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک فرزند دختر و یک فرزند پسر بود.

شغل آرنولد گزل

گزل به تحقیق در زمینه ی رشد کودکان مشغول بود. وی پس از اتمام تحصیل در رشته ی پزشکی، در کلینیک رشد کودک دانشگاه ییل به فعالیت مشغول شد. وی در مدت 50 سال به دستاورد هایی در زمینه رشد عصبی-حرکتی نوزادان و کودکان دست یافت. او قلمرو مطالعات خود را رشد کودک در فواصل زندگی جنینی تا نوجوانی با تاکید بر دوره شیرخوارگی قرار داد. او براساس این بازخورد علمی در سال 1911 کلینیک رشد کودک دانشگاه ییل را در نیوهیون تاسیس کرد و تا سال 1948 که بازنشسته شد همچنان ریاست آن را بر عهده داشت. گزل در ابتدا با توجه به عقب ماندگی رشد به این نتیجه رسید که درک رشد طبیعی نوزاد و کودک برای درک نابهنجاری دوران کودکی ضروری است. وی بعد ها مطالعات خود را در مورد رشد ذهنی نوزادان آغاز کرد و تا سال 1919 عمدتاً به توسعه ذهنیت عادی نوزادان پرداخت. او روش های جدیدی برای مشاهده و اندازه گیری رفتار با استفاده از محیط های کنترل شده و محرک های دقیق پیدا کرد. از سال 1926 دوربین فیلم به ابزار اصلی تحقیق او تبدیل شد و در تحقیقات خود از مشاهده های فیلم برداری شده استفاده می کرد. حدوداً 12000 کودک در سنین و سطوح مختلف رشد به طور واضح از طریق آینه یک طرفه فیلمبرداری و در نهایت پرونده کودکان از بدو تولد تا اواخر نوجوانی جمع آوری شد. با توجه به این مشاهدات، گزل به این نتیجه رسید که کودکان باید قبل از اینکه یادگیری آن ها بر رفتارشان تأثیر بگذارد، به مراحل بلوغ خاصی در رشد دست یابند. به نظر می رسد که یک طرح ارثی برای رشد در چهار حوزه مهارت های حرکتی، رفتار انطباقی، رشد زبان و مهارت های فردی و اجتماعی وجود دارد.

ایده ها و نظریات آرنولد گزل

رسش: گزل معتقد بود که رشد همیشه به صورت مراحلی ثابت و بر طبق الگویی معین پیش می رود و توسط عوامل درونی، شامل ژن ها و مواد شیمیایی هسته سلول زمانبندی می شود و رسش نام دارد.

الگوها: الگوها دارای قالبی معین می باشند که رفتارها را سازماندهی می کنند.

فردیت: این اصل بر بی همتایی تأکید می کند. گزل مراحل را برای همه یکسان می دانست. ولی اعتقاد داشت خلق و خو و شخصیت های نوزاد در چگونگی طی کردن این ترتیب های رشدی تأثیر گذار است و آن را فردیت نامید.

فلسفه فرزند پروری: گزل معتقد بود از آنجایی که نوزادان به طور ذاتی به نیازها و آمادگی های خود آگاهی دارند، هیچ نیازی وجود ندارد تا والدین از الگوی خاصی برای پرورش کودک استفاده کنند، فقط کافی است تا برای پرورش کودک به نشانه های رسشی که کودک بروز می دهد توجه کنند.

اصول رشد

گزل سه اصل برای رشد معرفی کرد، که شامل هم آمیزی تقابلی، عدم تقارن کنشی و خود گردانی می باشد.

هم آمیزی تقابلی: طبق این اصل در فرایند رشد دو گرایش مختلف با هم به سازماندهی می رسند. گرایش های درونی و بیرونی شخصیت کودک در کودک یکپارچه می شوند.

عدم تقارن کنشی: طبق این اصل فرد زمانی بیشترین کارایی را دارد که عدم تقارن کنشی در وی شکل گیرد. بر طبق اصل هم آمیزی تقابلی فرد در مسیر رسیدن به تعادل پیش می رود بر طبق اصل عدم تقارن کنشی، کودک در واقعیت کاملا به آن دست پیدا نمی کند. ترجیحاتی مانند دست برتری درونی شکل می گیرد تا در نتیجه آن فرد کارآمدی بیشتری داشته باشد.

خودگردانی: گزل فرایند رشد را آنقدر قدرتمند می دانست که می تواند به خود نظم دهد تا تعادل و وحدت را در فرد ایجاد کند. فرایند خودگردانی همیشه فعال بوده تا کودک در فرایند رشد فقط به یک سمت تمایل نداشته باشد.

آثار گزل

  • اطلس رفتار نوزاد (جامع ترین اثر گزل)
  • پنج سال اول زندگی
  • کودک از پنج تا ده سالگی
  • مطالعات رشد
  • کودک عادی و تحصیلات ابتدایی
  • کودکان استثنائی و سیاست مدارس دولتی
  • چشم انداز رشد نوزاد و کودک
  • تشخیص رشد: رشد طبیعی و غیر طبیعی کودک، روش های بالینی و کاربردهای آن برای کودکان

مرگ آرنولد گزل

گزل در 25 می سال 1961، در خانه خود در نیوهیون آمریکا درگذشت.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب