جان بی واتسون: زندگینامه، تحصیلات و نظریه ها

تصویر پروفایل
جان بی واتسون: زندگینامه، تحصیلات و نظریه ها

مقدمه

جان بی واتسون تأثیر گذارترین نظریه پرداز رفتارگرا در روانشناسی بود و نقش مهمی در توسعه رفتارگرایی داشت. وی به عنوان یک رفتارگرا معتقد بود در روانشناسی باید بر مؤلفه های شکل دهنده رفتار توجه کرد و برای مؤلفه های شناختی اهمیتی قائل نبود. واتسون با تحقیقات ویژه ای که درباره ی فرایند شرطی سازی انجام داد، نام خود را در روانشناسی ماندگار کرد.

تولد و کودکی جان واتسون

واتسون در نهم ژانویه سال 1878 در گرین ویل در ایالت کارولینای جنوبی به دنیا  آمد. پدرش پیکنز باتلر واتسون به الکل اعتیاد داشت و هنگامی که جان نوجوان بود، خانواده را ترک کرد و در نتیجه جان زیر نظر مادرش کیسیا واتسون که زنی بسیار مذهبی و معتقد به اصولی مثل ممنوعیت نوشیدن مشروب، سیگار کشیدن و رقصیدن بود، بزرگ شد. وی در تعلیم و تربیت، جان را تحت تعلیمات سخت مذهبی قرار می داد همین موضوع بعداً منجر شد که او در تمام عمر نسبت به همه اشکال دین بی اعتنایی کند و به یک آتئیست تبدیل شود.

تحصیلات جان بی واتسون

واتسون که در نوجوانی دانش آموزی درس خوانی نبود، در 16 سالگی برای تحصیلات تکمیلی به کالج فورمن رفت اما به علت وضعیت مالی نامناسبی که داشت به ناچار چند شغل در محوطه دانشگاه پیدا کرده بود تا بتواند هزینه های دانشگاه را پرداخت کند. همکلاسی هایش او را ساکت، تنبل و سرکش می دانستند، به همین دلیل، او خود را غیراجتماعی می پنداشت و دوستان اندکی پیدا می کرد. با وجود تمام سختی ها پس از 5 سال با مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی فارغ التحصیل شد. بعدها برای تحصیل در مقطع دکترا عازم دانشگاه شیکاگو شد و در سال 1903 با موفقیت تحصیلات خود را به پایان رساند.

ازدواج واتسون

واتسون در سال 1901 با مری آیکس که خواهر سیاستمدار هارولد ال. آیکس بود، ازدواج کرد. این ازدواج به علت رابطه خارج از ازدواجی که واتسون داشت پس از 19 به جدایی انجامید. یک سال پس از این جدایی واتسون با روزالی رینر که همکارش بود، ازدواج کرد. ازدواج کرد که تا پایان زندگی همسرش ادامه داشت. وی از ادواج اول خود دو فرزند به نام های جان و مری و از ادواج دوم خود نیز دو فرزند به نام های ولیام رینر و جیمز برادوس شد.

شغل جان بی واتسون

ورود جان برای تحصیلات دکترا به دانشگاه شیکاگو زندگیش را تغییر داد. زیرا او را با اساتید و همکارانی آشنا کرد که تاثیرات مثبتی روی موفقیت وی در توسعه روانشناسی به یک رشته تحصیلی معتبر بودند. واتسون به توصیه گوردون مور که یکی از اساتید سابق او در دوره ی تحصیلات تکمیلی بود زیر نظر جان دیویی مطالعه فلسفه را آغاز کرد.

تاثیرات دیویی، جیمز رولند آنجل، هنری هربرت دونالدسون، و ژاک لوب، واتسون را بر آن داشت تا رویکردی کاملاً توصیفی و عینی برای تحلیل رفتار ایجاد کند، رویکردی که بعداً رفتارگرایی نامید. او می‌خواست روانشناسی را از نظر علمی قابل قبول ‌تر باشد، به همین دلیل رویکرد خود را تاثیرگذار می دانست و ایمان داشت که می تواند، بر اساس این ایده روان‌شناسی را به یک رشته علمی تبدیل کند. با گذشت زمان، واتسون به کار ایوان پاولف علاقه مند گشت و در نهایت نسخه بسیار ساده شده ای از اصول پاولف را در آثار محبوب خود گنجاند.

جان واتسون پایان نامه خود را با عنوان آموزش حیوانات شروع کرد. طی آن رابطه بین میلین سازی مغز و توانایی یادگیری در موش های صحرایی در سنین مختلف را تشریح کرد. واتسون نشان داد که میزان میلینیزاسیون تا حد زیادی با توانایی یادگیری مرتبط است. واتسون به مدت پنج سال در دانشگاه شیکاگو ماند و در مورد رابطه بین ورودی حسی و یادگیری تحقیقاتی انجام داد. او کشف کرد که حس حرکتی، رفتار موش هایی که در پیچ و خم می دوند را کنترل می کند. در سال 1908 سمت هیئت علمی در دانشگاه جانز هاپکینز به او پیشنهاد شد و پذیرفت، همین طور بلافاصله به ریاست دپارتمان روانشناسی ارتقا یافت.

در سال 1913 با انتشار مقاله ی مهمی به عنوان، “روانشناسی به عنوان دیدگاه رفتارگرایان” یا “مانیفست رفتارگرا” که رفتارگرایی را حوزه ای عینی از علم بر اساس تحقیقات تجربی و داده های قابل مشاهده تعریف می کرد.

واتسون هنگامی که در دانشگاه هاپکینز بود تحقیقات زیادی در زمینه یادگیری بر روی حیوانات انجام داد. واتسون در سال 1916 مطالعه شرطی شدن بر روی کودکان آغاز کرد.

پس از آنکه واتسون از همسر اولش جدا شد، او را محترمانه از دانشگاه هاپکینز به نوعی اخراج کردند. در 42 سالگی محبوبیت خود را در بین دانشجویان از دست داد و مجبور شد کار خود را از نو آغاز کند. او در آژانس تبلیغاتی جی. والتر تامپسون مشغول به کار شد و به تجارت روی آورد و هم زمان تحقیقات خود را بر روی کودکان انجام داد و مقاله های خود را در مجلات به چاپ می رساند. بعد از دو سال سمت معاونت رئیس جمهور را به دست آورد و تا سن 65 سالگی در آن جا مشغول گشت.

ایده ها و نظریات جان بی واتسون

محیط گرایی: واتسون معتقد بود که محیط تأثیر به سزایی بر فرد دارد. وی تأثیر محیط را بیش از سایر روانشناسان می دانست.

شرطی سازی ترس: واتسون اولین محققی بود که به طور مستقیم ایجاد پاسخ ترس را بر روی کودکی 2 ساله به نام آلبرت آزمایش کرد. وی در این تحقیق از یک موش سفید و صدای بلند استفاده کرد.

مطالعه هیجان ها: واتسون اعتقاد داشت نوزاد انسان با سه هیجان ترس، خشم و عشق متولد می شود.

  • ترس: با دو محرک صدای بلند و از دست دادن نقطه اتکاء بروز پیدا می کند.
  • خشم: خشم واکنشی است به محدودیت هایی که محیط در قبال حرکت نوزاد ایجاد می کند.
  • عشق: واتسون عشق را پاسخ کودک به محرک های خوشایند همچون نوازش و لبخند می داند.

آثار واتسون

  • رفتارگرایی
  • مراقبت روانی از نوزاد و کودک
  • روانشناسی از دیدگاه رفتارگرایی
  • واکنش های هیجانی شرطی شده
  • استراتژی شطرنج در عمل
  • آموزش حیوانات: یک مطالعه تجربی بر روی رشد فیزیکی موش سفید، مرتبط با رشد سیستم عصبی آن
  • نبرد رفتارگرایی
  • رفتار: درآمدی بر روانشناسی تطبیقی

مرگ جان واتسون

در سال 1957، واتسون مدال طلا را از انجمن روانشناسی آمریکا برای تلاش های ویژه اش در زمینه ی روانشناسی دریافت کرد. واتسون تا زمان مرگش در مزرعه اش در وودبری زندگی کرد. وی در بیست و پنجم سپتامبر 1958 در سن 80 سالگی درگذشت. او در گورستانی واقع در وستپورت کنتیکت به خاک سپرده شد.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب