مقدمه
تاریخچه روانشناسی شخصیت
روانشناسی شخصیت چیست؟
کلمه شخصیت از واژه پرسونا به مفهوم نقاب گرفته شده است و بر ویژگی های ملموس و تأثیر گذار بر سایرین اشاره دارد. اما در یک تعریف کامل تر شخصیت را به ویژگی های پایدار و قابل پیش بینی افراد اشاره دارد که بر دیگران تأثیر می گذارد.
روانشناسی شخصیت شاخه ای از روانشناسی می باشد که به بررسی ویژگی های شخصیتی افراد می پردازد و تلاش می کند تا چگونگی رشد شخصیت و تأثیر آن بر رفتار پی ببرد.
روانشناسان این رشته با شناسایی اختلالات شخصیتی مراجع و نحوه تأثیر آن بر رفتار و ارتباطات و مشکلات روزانه آن ها به حل تعارضات مراجعین می پردازد.
نظریه پردازان شخصیت
اولین مطالعات علمی در زمینه شخصیت توسط جوزف گال صورت گرفت. گال که عصب شناس بود، معتقد بود 27 نقطه در مغز، رفتار انسان را در کنترل خود دارند. وی همچنین معتقد بود افکار افراد در شخصیت آن ها نقش دارد. اولین مورد واقعی که نظریه گال را تأیید کرد اتفاقی بود که در قرن نوزدهم برای یک کارگر راه آهن رخ داد. بر اثر سانحه ای که برای وی رخ داد. میله ای آهنی پس از ورود از چشم چپ و آسیب رساندن به مغز از سر وی خارج شد. بر اثر این سانحه وی که قبل از آن فردی آرام و پایبند به اصول اخلاقی بود به فردی کم حوصله و بد دهن تبدیل شد.
در قرن بیستم فروید به سه عنصر شخصیت به نام اید (نهاد)، خود و فراخود را به روانشناسی معرفی کرد و معتقد بود این عناصر در تعامل با هم رفتار های پیچیده را به وجود می آورند و شخصیت افراد را کنترل می کنند. پس از فروید، یونگ دو ویژگی شخصیتی درون گرایی و برون گرایی را معرفی کرد. وی هر کدام را به دو گروه شامل درون گرای حسی، درون گرای متفکر، برون گرای شهود و برون گرای احساسی تقسیم کرد. وی اعلام کرد همه افراد در این دو گروه قرار می گیرند.
نظریه پردازان بزرگ دیگری همچون آدلر، مزلو و راجرز نظریاتی در باب شخصیت ارائه دادند. آدلر مفهوم ترتیب تولد را ارائه کرد. وی معتقد بود اینکه فرد فرزند اول، دوم و یا آخر خانواده باشد در شخصیت وی تأثیر گذار است. مزلو با هرم نیازها اعلام کرد ارضاء نیاز های طبقات پایین تر در رفتار آدم ها تأثیر گذار است.
گوردن آلپورت طراح نظریه صفات در دهه 30 روانشناسی شخصیت را در آمریکا بیان گذاری کرد. آلپورت جز نخستین روانشناسانی بود که شخصیت را از نظر ویژگی های فردی توصیف کرد همچنین معتقد بود که تقریبا 4000 صفات شخصیتی وجود دارد. طبق دیدگاه وی، صفات انواع مختلفی دارد و بعضی این صفات در افرادی که در یک فرهنگ خاص با هم در تعامل اند مشترک می باشد. صفات اصلی نیز صفاتی اند که شخصیت فرد را شکل می دهند. صفات ذاتی چنان در فرد غالب اند که معرف فرد در درجه اول می باشند.
بعد ها روانشناسی به نام ریموند کتل صفات شخصیتی آلپورت را به 171 صفت کاهش داد. وی این عمل را با حذف ویژگی های غیر متداول و ترکیب خصوصیات مشترک، انجام داد. سپس، نمونه بزرگی از افراد را برای این ۱۷۱ ویژگی بررسی نمود. وی آنگاه با استفاده از یک روش آماری به نام «تحلیل عوامل»، ویژگی های نزدیک به هم را تشخیص گذاری کرده و سرانجام لیست خود را به تنها ۱۶ ویژگی شخصیت کاهش داد. وی معتقد بود این ۱۶ ویژگی، منبع و منشأ شخصیت تمام افراد میباشند. او همچنین توانست یکی از پر کاربردترین آزمون های ارزیابی شخصیت، به نام پرسشنامه ۱۶ عاملی شخصیت کتل را طراحی کند.
اریک اریکسون نیز هشت مرحله روانی-اجتماعی را برای رشد در نظر گرفت که افراد در طول زندگی از آن عبور می کنند و هر مرحله نقش مهمی در رشد شخصیت و مهارت های روانشناختی ایفا می کند.
در طی هر یک از این مراحل، فرد بحران رشدی را تجربه می کند که به عنوان نقطه عطفی در رشد شخصیت وی می باشد.
وی علاقه مند بود تا بداند چگونه تعاملات اجتماعی بر رشد شخصیت تأثیر می گذارد. موفقیت در هر مرحله، منجر به رشد سالم شخصیت می گردد. فروید نظریه اش بیان می کرد که شخصیت در درجه اول در سنین جوانی شکل می گیرد و تثبیت می شود، اما اریکسون معتقد بود که شخصیت در طول دوران زندگی افراد همچنان رشد و نمو می یابد.
بازار کار روانشناسی شخصیت
روانشناسان شخصیت تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه می دهند و پس از آن برای مقطع دکترا در یکی سایر گرایش ها به ادامه تحصیل می پردازند. این روانشناسان بجز فعالیت در کلینیک های روانشناسی در زمینه های زیر نیز به فعالیت می پردازند.
- ارزیابی و تشخیص اختلالات روانشناختی
- درمان اختلالات روانشناختی
- طراحی تست های سنجش شخصیت
- فعالیت های تحقیقاتی
- تدریس
جمع بندی
روانشناسی شخصیت یکی از محبوب ترین گرایش های روانشناسی می باشد. روانشناسی شخصیت با بررسی علمی شخصیت و ارائه نظریه های مختلف در روانشناسی، به روانشناسان کمک کرد تا با بررسی ویژگی های ثابت شخصیتی افراد به رفع مشکلات و بهبود ارتباطات آنها کمک کند.
بله
تقریبا
خیر