اختلال اسکیزوفرنی: معرفی، تاریخچه و درمان

تصویر پروفایل
اختلال اسکیزوفرنی: معرفی، تاریخچه و درمان

مقدمه

اختلال اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی به معنای روان‌گسیختگی می باشد. این اختلال بسیار تباه کننده و ویرانگر است به طوری که شناخت، هیجان، ادراک، تفکر و رفتار را درگیر و مختل می‌ کند. از دیرباز باور غلطی در مورد مبتلایان به این اختلال مطرح بوده است که این افراد خطرناک می باشد اما در جامعه امروزی فرد مبتلا به اسکیزوفرنی ندرتاً می‌تواند خطرناک باشد به خصوص افرادی که از درمان و حمایت مناسب برخوردارند. در ادامه ی این مقاله به طور کامل به توضیح این اختلال می پردازیم.

تاریخچه اختلال اسکیزوفرنی

در طول تاریخ و قرن های گذشته ابتدا پزشکان یونان باستان هذیان های خود بزرگ بینی، پارانویا و تباهی کارکرد های شناختی و شخصیت را توصیف کرده اند اما به طور رسمی در قرن نوزدهم اسکیزوفرنی به عنوان یک اختلال و عارضه پزشکی مطرح شد.

در ابتدا روانپزشک فرانسوی به نام بندیکت مورل اصطلاح دمانس زودرس را برای بیمارانی به کار برد که تباهی کارکرد مغزی شان در نوجوانی آغاز شده بود. بعد ها کراپلین و بلویلر، دو تن از بزرگان روانپزشکی و نورولوژی این اختلال را مطالعه کردند.

کرپلین ابتدا اصطلاح دمانشیا پری‌کاکس (dementia praecox) را به کار برد این اصطلاح بر دو موضوع تاکید دارد dementia تغییر در شناخت و praecox شروع زود هنگام اسکیزوفرنی. وی معتقد بود این اختلال با شروع زودهنگام و علائمی مانند توهم و هذیان فرد را به تباهی می کشاند.

بلویلر اصطلاح اسکیزوفرنی (schizophrenia) را ابداع کرد که جایگزین dementia praecox شد. این واژه به معنای شکاف و دوپارگی بین ذهن و روان می باشد و در حالت کلی به معنای روان‌گسیختگی است. بلویلر تاکید داشت که برخلاف مفهومی که کراپلین مطرح کرد الزاما اسکیزوفرنی یک سیر بالینی مخرب و رو به زوال نمی باشد. او چهار نشانه اصلی و اولیه را برای اختلال اسکیزوفرنی معرفی کرد که همگی با حرف A آغاز می شوند: Associations (تداعی ها، ارتباط ها و پیوند ها)، Affect (عاطفه)، Autism (اوتیسم یا درخودماندگی) و Ambivalence (تضاد هیجان ها و احساسات، عشق و نفرت، دوگانگی عواطف و دوسوگرایی).

ارنست کرچمر روانپزشک آلمانی از جمله کسانی بود که تحقیقاتی در زمینه رابطه اسکیزوفرنی و تیپ بدنی افراد انجام داد. وی بیان کرد افراد با تیپ بدنی آستنیک که لاغر اندام و دارای عضلات کم حجم اند، افراد آتلتیک که دارای بدنی ورزیده و عضلانی اند و افراد دیس‌پلاستیک که دارای بدنی بدقواره هستند، بیشتر از افراد پیک‌نیک که چاق و کوتاه‌ قد و خپل هستند در معرض ابتلا به اسکیزوفرنی قرار می گیرند. شاید این مشاهدات کمی عجیب و بی‌ربط به نظر برسد، ولی با نگاهی به فرم و شکل بدنی بسیاری از مبتلایان به اسکیزوفرنی می‌توان فهمید این نتیجه‌گیری چندان هم اشتباه و بی ربط نمی باشد.

اختلال اسکیزوفرنی چیست؟

اختلال اسکیزوفرنی یا روان گسیختگی نوعی بیماری روانی محسوب می شود که بر نحوه عملکرد مغز تأثیر می گذارد. در این اختلال ادراک فرد از واقعیت، تحریف شده و کنش‌ های روان‌شناختی او به‌ شدت آشفته و بیمارگونه می‌ شود؛ به همین دلیل فرد مبتلا توانایی انجام مسئولیت‌های شغلی، خانوادگی و اجتماعی را از دست می‌دهد. افراد در اختلال اسکیزوفرنی دچار روان پریشی می شوند یعنی ارتباطشان با واقعیت قطع شده و توانایی تشخیص واقعیت از خیال را ندارد که همین موضوع باعث می باشد فرد نسبت به بیماری خود هم هیچ آگاهی و بینشی نداشته باشد.

شیوع

محققین عقیده دارند که اسکیزوفرنی تقریباً 0.3 تا 0.7 درصد افراد را تحت تأثیر خود قرار می دهد (بین 3 از 1000 تا 7 از 1000). افراد با هر نژاد و قومیتی ممکن است به اسکیزوفرنی مبتلا شوند. نرخ شیوع این اختلال در زنان و مردان برابر است اما شروع و سیر بالینی متفاوتی دارد. معمولا شروع این اختلال در دوران بلوغ و اواخر نوجوانی تا اوایل دهه سوم زندگی فرد رخ می‌دهد. این اختلال در مردان زودتر از زنان اتفاق می افتد. سن شروع اختلال در مردان 10 تا 25 سالگی و در زنان 25 تا 35 سالگی می باشد. شروع قبل از 17 سالگی را شروع زودرس و همچنین شروع در بین 40 تا 60 سالگی را شروع دیررس می گویند.

علائم اختلال اسکیزوفرنی

علائم این اختلال به سه دسته کلی تقسیم می شود اعم از: مثبت، منفی و درهم ریخته. این اصطلاحات به معنای خوب یا بد بودن علائم آنگونه که برخی از مردم تصور می کنند، نمی باشد بلکه به نحوه بروز علائم اشاره دارد.

علائم مثبت: علائم مثبت، موارد افراطی یا تحریف شده می باشند. فرد پس از ابتلا به اسکیزوفرنی با این علائم درگیر می شود و عمدتاٌ دوره های حاد اسکیزوفرنی با علائم مثبت همراه است. علائم مثبت به شرح زیر می باشند:

  • توهم: توهم به معنای تجارب ادراکی در غیاب هرگونه تحریک محیطی می باشد. برای مثال در طی یک توهم، فرد چیزی را می شنود، می بیند، احساس می کند یا بو می کشد که در واقع وجود ندارد. اکثر افراد مبتلا به اسکیزوفرنی توهم های شنیداری دارند. آن ها صداهایی را می شنوند که دیگران قادر به شنیدنشان نیستند. عده ای اظهار دارند صدای افکار خویش را از دهان فرد دیگری می شنوند، عده ای صدای بحث و درگیری می شنوند و… این صدا ها ممکن است اطمینان بخش، تهدید کننده یا مابین این دو باشد.
  • هذیان: هذیان به معنای عقاید نادرست و باور های مغایر با واقعیت است که فرد به آن ها عمیقاٌ باور دارد. هذیان‌ کاشتن افکار، هذیان انتشار افکار، هذیان کنترل افکار، هذیان بزرگ منشی، هذیان انتساب افکار و… در هذیان کاشتن افکار فرد مبتلا معتقد است که افکاری که در سر دارد توسط دولت با یک تراشه در مغز یا اشخاص دیگر جایگذاری شده است. در هذیان انتشار افکار، فرد مبتلا گمان می‌کند افکارش از طریق رادیو و تلوزیون پخش می‌شود. در هذیان کنترل افکار، فرد مبتلا باور دارد که کنترلی روی افکار خود ندارد و نیروی دیگری رفتار و افکار او را کنترل می‌کند. در هذیان بزرگ منشی، فرد بیمار معتقد است که استعدادها و توانایی‌های خاصی دارد که او را از بقیه مردم متمایز می‌سازد اما در واقعیت اینگونه نیست و او یک فرد عادی است. در هذیان انتساب افکار، فرد مبتلا رفتارها و کنش‌هایی که اطراف اش رخ داده به خودش نسبت می‌دهد مثلا فکر می‌کند مجری برنامه تلویزیون دارد با او صحبت می‌کند و یا اگر در جمعی، دو نفر با صدای آهسته با هم گفتگو کنند تصور می‌کند در مورد او حرف می‌زنند.
  • تفکر و گفتار بی نظم: درک افراد مبتلا به گفتار بی نظم ممکن است دشوار باشد زیرا جملات آن ها بی ارتباط است یا اینکه شخص مرتباً مباحث را به گونه ای تغییر می دهد که برای شنونده منطقی نباشد.

علائم منفی: به خصوصیاتی که به نظر می رسد در فرد مبتلا به اسکیزوفرنی وجود ندارد یا کاهش می یابد، علائم منفی نامیده می شود. علائم منفی اسکیزوفرنی می تواند شامل موارد زیر باشد:

  • بی ارادگی
  • مردم گریزی
  • فقدان لذت
  • افت عاطفی
  • ناگویی

افراد همچنین ممکن است علائم شناختی اضافی مانند مشکل در تمرکز، یاد آوری یا برنامه ریزی فعالیت ها داشته باشند. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی همچنین ممکن است به از خود مراقبتی ضعیف و عملکرد ضعیف بین فردی، مدرسه ای یا شغلی دچار باشند. این اختلال به طور کلی پیوستن به رویداد های اجتماعی و مشارکت در روابط معنادار را برای افراد دشوار می سازد.

علائم ممکن است دوره های شدید تر یا دوره های بهبودی داشته باشند. به دوره های بدتر و شدیدتر شدن علائم، جرقه یا عود می گویند. با درمان، اکثر این علائم کاهش پیدا می کنند و یا از بین می روند. بهبودی این دسته از بیماران شامل دوره های شش ماه یا بیشتر است که در آن فرد هیچ علامتی را تجربه نمی کند یا فقط علائم خفیفی را تجربه می کند.

علل اختلال اسکیزوفرنی

علل این اختلال کاملا پیچیده و شناخته نشده است. تاکنون هیچ علت واحدی برای ابتلا به این اختلال بیان نشده است بلکه مجموعه ای از علل و فاکتور ها باعث ابتلای فرد به اختلال اسکیزوفرنی می شود که شامل:

  • ژنتیک: در برخی و شاید تمامی انواع اسکیزوفرنی عوامل ژنتیک دخالت دارن و بخش اعظم واریانس استعداد ابتلا به اسکیزوفرنی مربوط به عوامل ژنتیکی است که اثرات افزایشی دارند. میزان ابتلا به این اختلال در دوقلوهای تک تخمکی پنجاه درصد است که این رقم در مقایسه با دوقلوهای دو تخمکی چهار تا پنج برابر بیشتر است.
  • فاکتورهای بیوشیمیایی: اختلال در بالانس پیام‌رسان‌های شیمیایی مغز می‌تواند باعث اسکیزوفرنی گردد. مهمترین پیام‌رسان بیوشیمیایی مغز در این اختلال دوپامین می‌باشد. داروهای ضد سایکوز که درمان اصلی اختلال اسکیزوفرنی هستند با اثر بر روی دوپامین، اثرات درمانی خود را اعمال می‌کنند. یکی دیگر از مصادیق نقش اختلال بیوشیمیایی در ایجاد اسکیزوفرنی، مشکلات حین بارداری یا زایمان است که باعث آسیب ساختاری به مغز جنین یا نوزاد می‌شود. 
  • الکل و سایر مواد: درباره رابطه اسکیزوفرنی و مواد مخدر باید گفت الکل و مواد مخدر به خصوص حشیش و آمفتامین می‌توانند آشکارساز سایکوز در افراد مستعد به مبتلای اسکیزوفرنی باشند. همچنین این مواد در عود اسکیزوفرنی نقش بسیار مهمی دارند.
  • آسیب های حین زایمان: آسیب هایی که در طی زایمان به سیستم اعصاب مرکزی وارد می شود مانند فشار بر جمجمه، طولانی شدن زمان زایمان، کم خونی نوزاد و اختلالات تنفسی بعد از زایمان که مغز نوزاد را دچار کمبود اکسیژن می‌کند در بروز اختلال اسکیزوفرنی نقش دارد.
  • عوامل استرس زای محیطی: وقایع استرس زا، حوادث ناگوار، محیط خانوادگی پر تنش، شرایط اقتصادی نابسامان مانند فقر و بیکاری همگی در بروز اختلال اسکیزوفرنی نقش دارند.

اسکیزوفرنی احتمالاً به عنوان یک نتیجه پیچیده از انواع عوامل ژنتیکی، محیطی، اجتماعی و روانشناختی ظاهر می شود که هنوز به خوبی درک نشده اند.

تاثیر اسکیزوفرنی روی مغز

دانشمندان همچنان در مورد چگونگی تأثیر اسکیزوفرنی بر مغز به گفت وگو می پردازند. زیرا این بیماری با تعدادی تغییر در عملکرد مغز همراه است. تغییرات مغزی که در این اختلال رخ می دهد نشان دهنده علائم خاص اختلال می باشد. موارد زیر برخی از مناطق مغزی است که تصور می شود در اسکیزوفرنی عملکرد نامناسبی دارند:

  • لوب گیجگاهی داخلی (باعث ایجاد مشکل در حافظه فعال می شود)
  • لوب تمپورال فوقانی (باعث ایجاد مشکل در پردازش اطلاعات شنیداری)
  • لوب پیشانی (باعث ایجاد مشکل در تصمیم گیری و مهار می شود)

تشخیص اختلال اسکیزوفرنی

اخلال اسکیزوفرنی تنها با آزمایشات معمول و اسکن مغزی تشخیص داده نمی شود. برای تشخیص اختلال فوق، پزشک باید شرح حال پزشکی کاملی از بیمار داشته باشد و معاینات فیزیکی نیز انجام شود. پزشک برای تشخیص این اختلال باید سایر شرایط روانپزشکی که باعث ایجاد توهم در فرد می شود مانند بیماری مورگلون (احساسات غیرواقعی مبنی برگزیده شدن یا سوزش در پوست) رد کند. به عنوان مثال، افراد مبتلا به اختلال اسکیزوافکتیو علائم مشابه اسکیزوفرنی را دارند، اما همچنین مشکلات خاصی در خلق و خو و احساسات خود دارند.

برخی دیگر از بیماری ها اعم از اختلالات مربوط به مواد، زوال عقل، التهاب غدد درون ریز، تومور مغزی و هذیان می توانند علائم شبه اسکیزوفرنی در فرد ایجاد کنند. به همین دلیل گاهی اوقات ممکن است یک فرد به آزمایشات اضافی نیاز داشته باشد تا شرایط دیگری مانند این را رد کند.

زمان ماندگاری علائم نیز در تشخیص مهم می باشد برای تشخیص اختلال اسکیزوفرنی، فرد باید حداقل دوره ای شش ماهه از علائم را دارا باشد. ممکن است فردی بیش از یک ماه و کمتر از شش ماه علائم را داشته باشد در این صورت اختلالی به نام اختلال اسکیزوفرنی فرم مبتلا می باشد. گاهی افراد با شرایط فوق علائمی مداوم دارند و بعد ها به طور قطعی اختلال اسکیزوفرنی برایشان تشخیص داده می شود.

درمان اختلال اسکیزوفرنی

اکثر اوقات درمان اختلال اسکیزوفرنی ترکیبی از یک رویکرد چند رشته ای و تیم متخصصان روانپزشک و روانشناس می باشد. عناصر درمانی باید شامل: دارودرمانی، روان درمانی، حمایت اجتماعی باشد.

هدف از درمان کمک به بیماران برای دستیابی به بهبودی می باشد. برخی از افراد دوره های طولانی بهبودی را با بیماری کاملاً پایدار و کمترین اختلال در عملکرد تجربه می کنند. افراد دیگری نیز هستند که مسیر بهبودی را با سختی می گذرانند و دارای علائم شدید می باشند این افراد پاسخ خوبی به درمان های موجود نشان نمی دهند. دشوار است بدانید که یک فرد خاص پس از تشخیص چگونه کار خواهد کرد. اما چشم انداز مبتلایان به اسکیزوفرنی با داروهای روانپزشکی بهتر و پشتیبانی روانشناختی و اجتماعی بیشتر طی سالهای اخیر بهبود یافته است.

بسیاری از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای درمان روانپزشکی در ابتدا باید در بیمارستان بستری شوند تا پزشکان بتوانند وضعیت آن ها را تثبیت کنند.

دارو درمانی

دارو های ضد روان پریشی بخش بسیار مهمی از درمان این اختلال را تشکیل داده اند. این داروها به کاهش علائم اختلال اسکیزوفرنی و جلوگیری از عود کمک می کنند. دارو های ضد روان پریشی نسل اول دسته ای از دارو ها می باشند که در دهه 1950 تولید شده اند و به آن ها آنتی سایکوتیک های معمولی نیز می گویند. برخی از این موارد عبارتند از:

  • هالدول (هالوپریدول)
  • تورازین (کلرپرومازین)

این گروه از داروهای ضد روان پریشی معمولاً عوارض جانبی مشابه ای، مانند مشکلات حرکتی (معروف به علائم اکستراپیرامیدال)، خواب آلودگی و خشکی دهان دارند.

دانشمندان بعداً گروه جدید تری از داروهای ضد روان پریشی را تولید كردند كه غالباً داروهای ضد روان پریشی نسل دوم یا آنتی سایكوتیك های غیر معمولی نامیده می شوند. برخی از این داروهای ضد روان پریشی شامل موارد زیر است:

  • ابیلیفای (آریپیپرازول)
  • کلوزاریل (کلوزاپین)
  • زیپرکسا (الانزاپین)
  • سرکوئل (کوئتیاپین)
  • اینوگا (پالیپریدون)

این داروها معمولاً باعث مشکلات حرکتی داروهای ضد روان پریشی نمی شوند. با این حال، به احتمال زیاد باعث افزایش وزن و سایر مشکلات متابولیسم، از جمله عوارض دیگر می شود.

روان درمانی

روان درمانی یک روش بسیار موثر در کنار دارودرمانی است و باعث کاهش علائم و حل مشکلات غیربیولوژیک می شود. انواع روان درمانی که برای این اختلال به کار می رود اعم از:

  • خانواده درمانی: این رویکرد به خانواده ها کمک می کند تا روی وضعیت حال بیمار تمرکز کرده و موقعیت های بالقوه مشکل ساز را شناسایی و از آن ها اجتناب کنند. درمانگر اطلاعات کاملی از این اختلال و علائم اش در اختیار افراد خانواده می گذارد همینطور افراد خانواده و بیمار را تشویق می کند تا درباره ی دوره های سایکوتیک با هم گفتگو کنند این کار باعث می شود ترس افراد کم شود و آگاهانه تر با بیمار خود برخورد کنند. ممکن است درمانگر در جلسات بعدی درمان تکنیک های مقابله با استرس و راهبرد های کنار آمدن و مقابله را به خانواده ها آموزش دهد.
  • گروه درمانی: این رویکرد روی برنامه ها، مشکلات و روابط میان فردی در زندگی واقعی بیماران تمرکز می کند و برای کاهش انزوای اجتماعی، افزایش حس انسجام و توانایی تشخیص واقعیت از تصورات موثر واقع می شود. گروه ها ممکن است از رویکرد های رفتارگرایی، روان پویایی، بصیرت یابی یا حمایتی بهره گیرند.
  • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): در این رویکرد تصور می شود که علائم مثبت اسکیزوفرنی تاثیر منفی قابل ملاحظه ای روی احساسات فرد می گذارد. هدف این رویکرد تغییر عملکرد افکار، احساسات و احساسات بدنی نامطلوب برای ایجاد یک رابطه جدید با این تجربیات و تغییر تمرکز به رفتار آشکاری است که ارزش ها و اهداف فرد را حتی در حضور تجربیات دشوار پیش می برد کمک به مراجعان برای کاهش تمایل خود به تلاش برای کنترل علائم روان پریشی و حمایت از آنها در پذیرش این تجربیات دشوار، خنثی کردن شناخت های منفی و تمرکز بر لحظه حال انجام می شود. هدف نهایی ایجاد رفتار مثبت در بیمار برای رسیدن به تغییر افکار و… با وجود تجارب آزاردهنده ای که داشته است، می باشد.
  • درمان شناختی-رفتاری (CBT): از این رویکرد برای تصحیح تحریف های شناختی، تصحیح خطاها در قضاوت و کاهش حواس پرتی استفاده می شود.

کنار آمدن اجتماعی

برای طی کردن مسیر زندگی همراه با موفقیت و بهبودی حمایت اجتماعی همسالان، خانواده و دوستان بسیار اهمیت دارد. در مواقعی ممکن است فرد نتواند شرایطی که در آن قرار دارد را برای اطرافیان خود توضیح دهد، خصوصاً اگر احساس کند توسط دیگران قضاوت خواهد شد. بیان شرایط و علائمی که فرد تجربه می کند به اطرافیان این امکان را می دهد که آنچه فرد مبتلا نیاز دارد را بفهمند و در دوره ی درمان حامی و کمک رسان باشند.

جمع بندی

افرادی که مبتلا به اختلال اسکیزوفرنی، با چالش های مختلفی روبرو هستند. یادگیری چگونگی مقابله و کنار آمدن با علائم بخش مهمی از زندگی بیمار محسوب می گردد.

اختلال اسکیزوفرنی غالبا یک بیماری دشوار است و درمانی طولانی مدت را به همراه دارد. از طریق درمان چند وجهی و مداوم، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می توانند بسیاری از علائم را کنترل کرده و بهبود دهند. مبتلایان به اسکیزوفرنی برای داشتن زندگی بهتر و فعالیت در جامعه به حمایت خانواده و اعضای جامعه نیاز دارند. اگر خودتان یا اطرافیانتان دچار این اختلال هستید از یک کلینیک درمانی یا روانپزشک و روانشناس می توانید کمک بگیرید و تحت درمان باشید.

زندگی با فردی که دچار اسکیزوفرنی می باشد ممکن است گاهی اوقات طاقت فرسا باشد، خصوصاً در ابتدای تشخیص و درمان ممکن است چالش های احساسی داشته باشید و مهم این است که به خودتان فرصت دهید تا بیاموزید چگونه احساسات خود را کنترل کنید. از طریق مشاوره و پشتیبانی حانواده و دوستان، می توانید روش هایی را برای مدیریت تجربیات عاطفی خود از طریق روش های سالم بیاموزید.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب