اختلال دوقطبی: معرفی، تاریخچه و درمان

تصویر پروفایل
اختلال دوقطبی: معرفی، تاریخچه و درمان

مقدمه

اختلال دوقطبی خلقی یا بیماری افسردگی-شیدایی یکی از مهمترین اختلالات عصبی است.

تاریخچه اختلال دوقطبی

بقراط در حدود چهارصد سال پیش از میلاد مسیح اصطلاحات مانیا(شیدایی) و مالیخولیا را برای توصیف اختلالات روانی به کار برده بود. حدود سال سی ام میلادی آئولوس کورنلیوس سلسلوس در کتابش درباره ی طب مالیخولیا را نوعی افسردگی ناشی از غلبه ی صفرا ذکر کرده است. پزشک یهودی قرن دوازدهم موسس میمونیدس مالیخولیا را بیماری جداگانه ای می دانست. بونه در 1899 امیل کرپلین براساس اطلاعاتی که از روانپزشکان آلمانی و فرانسوی پیس از خود بدست آورده بود نوعی روانپریشی به نام مانیا-افسردگی را به کار برده بود. اکثر ملاک ها که امروزه روانپزشکان برای گذاشتن تشخیص اختلال دوقطبی I به کار می برند، در آن گنجانده بود. واژه ی “دوقطبی “به معنای “دو قطب” می باشد که نشان دهنده تضاد قطبی بین مانیا و افسردگی است. اولین بار درسال 1980 در کتاب راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شد.

اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال دوقطبی یک وضعیت بهداشت روانی است. که توسط دوره های اختلالات شدید خلقی (بیشتر به عنوان دوره ها شناخته می شود) تعریف می شود. اختلال دوقطبی روحیه، افکار و رفتار فرد را تحت تاثیر قرار می دهد.

دو نوع اختلال دوقطبی وجود دارد: دوقطبی I و دوقطبی II. بر اساس کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSM، اختلال دوقطبی I شامل دوره هایی از شیدایی شدید و گاهی اوقات افسردگی می باشد. اختلال دوقطبی II شامل دوره هایی از شیدایی شدید تری به نام هیپومانیا می باشد.

دوره های افسردگی

در اختلال دوقطبی I، معمولاً یک دوره افسردگی اساسی (یک یا چند مورد) رخ می دهد. اما اختلال دوقطبی II شامل یک یا چند دوره عمده افسردگی می باشد. علائم رایجی که در یک دوره افسردگی اساسی رخ می دهد شامل موارد زیر است:

  • بی خوابی
  • گریه غیرقابل کنترل و بی دلیل
  • خستگی بیش از حد
  • از دست دادن علاقه به چیزهایی که بیمار در حالت های طبیعی از آنها لذت می برد
  • افکار مکرر مرگ یا خودکشی

هر دو اختلال ممکن است شامل دوره های اوتیمیا حالت های بدون علامت یا “طبیعی” باشد.

دوره های شیدایی

دوره های شیدایی حداقل هفت روز طول می کشد. فردی که یک دوره شیدایی را تجربه می کند ممکن است تجربه کند:

  • احساس سرخوشی
  • نیاز کمتر به خواب
  • افزایش میل جنسی
  • توهم
  • افزایش قابل توجه انرژی

در طی یک دوره جنون، افراد ممکن است رفتار های پرخطر یا بی پروا انجام دهند. به عنوان مثال، کسی ممکن است به رفتارهای جنسی پر خطر بپردازد، تمام پس انداز خود را خرج کند یا تصمیمات مهم و مخربی بگیرد.

ایننکته قابل توجه است که تجربه شیدایی به طور معمول به معنای خشونت یا خطرناک شدن فرد نمی باشد.

دوره های هایپومانیا

فردی که یک دوره هیپومانیک را تجربه می کند ممکن است علائم مشابهی را تجربه کند. اما عملکرد وی به طور قابل ملاحظه ای مختل نمی شود. بسیاری از افرادی که با هیپومانیا مرتبط با دوقطبی II درگیر هستند از افزایش انرژی خود و کاهش نیاز به خواب لذت می برند.

یک دوره هیپومانیا به حدی افزایش نمی یابد که فرد نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشد، این ممکن است در صورتی که فردی دچار شیدایی می شود اتفاق بیفتد خصوصاً اگر در معرض به خطر انداختن دیگران و یا خود باشد.

علل اختلال دوقطبی

به طور قطعی علل این اختلال مشخص نمی باشد اما عوامل محیطی و ژنتیکی در ابتلا به این اختلال نقش دارند. عوامل ژنتیکی حدود 70-90 درصد خطر ابتلا به این اختلال را داراست. عوامل محیطی مانند فشار روانی در دراز مدت و سابقه آزار جنسی در کودکی نیز در ایجاد این اختلال موثر است. گاهی ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل کننده حالات روانی است علل به وجود آورنده این اختلال باشد به همین دلیل هم این اختلال فقط با دارودرمانی قابل کنترل است.

علائم اختلال دوقطبی

در حالی که علت دقیق اختلال دوقطبی I هنوز مشخص نیست، اما اعتقاد بر این است که ژنتیک نقش اصلی را بازی می کند. این موضوع تا حدودی با مطالعات دوقلو ها که در آن یک یا هر دو تشخیص دوقطبی داشته اند، ثابت می شود. در 40٪ دوقلوهای همسان (با مجموعه ژن های یکسان)، هر دو دوقلو در مقایسه با کمتر از 10٪ دوقلوهای ناهمسان (که همه ژن های مشابه ندارند) دوقطبی هستند.

سایر عوامل موثر عبارتند از: ناهنجاری در مدار مغز فرد، بی نظمی در انتقال دهنده های عصبی و عوامل محیطی. مانند ضربه یا مورد سواستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی.

اختلال دوقطبی می تواند در کودکان در هر سنی رخ دهد. آگاهی از علائم منحصر به فرد برای والدین و مراقبان مهم است. آن ها باید به عملکرد کودک، احساسات وی و هرگونه سابقه خانوادگی این اختلال توجه کنند. با یک تشخیص صحیح در زمان مناسب، می توان یک برنامه درمانی برای کنترل علائم فرد ایجاد کرد.

هنگام تشخیص اختلال دوقطبی (صرف نظر از نوع)، پزشک یا کلینیک باید سایر بیماری ها مانند اختلال اسکیزوافکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال هذیان یا اختلال اسکیزوفرنیفرم را رد کند.

یک تشخیص آگاهانه شامل آزمایشات خاصی برای حذف سایر علل جسمی است. این ممکن است شامل صفحه نمایش دارو، آزمایشات تصویربرداری (سی تی اسکن یا MRI مغز)، الکتروانسفالوگرام (EEG) و یک نمونه کامل از آزمایش های تشخیصی خون باشد. همچنین با همکاری صحیح با پزشک خود در پاسخ به سوالات می توانید در یافتن بهترین تشخیص و پیدا کردن برنامه درمانی مناسب خود سهیم باشید.

درمان اختلال دوقطبی

درمان اختلال دوقطبی I بسیار فردی است و براساس انواع و شدت علائمی که فرد ممکن است تجربه کند، می باشد.

تثبیت کننده های خلوص هسته اصلی فرآیند درمان هستند و عوامل دیگری نیز اغلب استفاده می شوند، مانند:

  • یک تثبیت کننده خلق و خو، مانند لیتیوم
  • دارو ضدتشنج برای ایجاد ثبات در تغییرات خلقی
  • دارو ضد روان پریشی برای کنترل علائم روان پریشی مانند اوهام و توهم
  • داروهای روانپریشی جدید “غیرمعمول” که تثبیت کننده خلق و خوی فرد هستند
  • داروهای ضد افسردگی (که کمتر تجویز می شود زیرا می تواند باعث یک دوره جنون شود)
  • در موارد شدیدتر، ممکن است از الکتروشوک درمانی (ECT) برای کمک به تسکین مانیا یا افسردگی شدید استفاده شود

از آنجا که شدت هیپومانیا کمتر از شیدایی است که در اختلال دوقطبی I رخ می دهد، دوقطبی II اغلب “خفیف تر” از دوقطبی I توصیف می شود، اما این کاملاً دقیق نیست. مطمئناً ، افراد مبتلا به دوقطبی I می توانند علائم جدی تری در حین شیدایی داشته باشند، اما هیپومانیا هنوز یک بیماری جدی است که می تواند عواقب تغییر دهنده زندگی داشته باشد و بنابراین باید به درستی رفع شود.

تحقیقات نشان داده است که اختلالات دوقطبی II، که افراد تحت تأثیر دوره هایی طولانی تر و شدید تر افسردگی قرار می گیرند. در حقیقت، با گذشت زمان، افراد مبتلا به دوقطبی II احتمال بازگشت به عملکرد کاملا طبیعی بین دوره ها کمتر می شوند.

کارشناسان معتقدند که اختلال دو قطبی II به همان اندازه (اگر نه بیشتر) از اختلال دوقطبی I ناتوان کننده است. زیرا می تواند منجر به روزهای بیشتری در طول زندگی افسرده شود و در کل در بین دوره ها عملکرد خوبی نداشته باشد.

جمع بندی

همانند بسیاری از شرایط بهداشت روانی، اختلال دوقطبی با یک برچسب خاص در جامعه همراه است. که ممکن است کنار آمدن با شرایط را برای افراد مبتلا دشوار کند.

بهترین راه برای کنار آمدن بااین اختلال ارتباط با کسانی است که به این اختلال دچار هستند.

اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی پیچیده است. اگر شما یا بستگانتان دچار علائم این اختلال هستید بهتر است در اصرع وقت به یک پزشک یا روانشناس مراجعه کنید.

این اختلال درمان قطعی ندارد اما می توان با استفاده از دارو تا حدی آن را کنترل کرد که زندگی فرد به کلی تحت شعاع این بیماری قرار نگیرد.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب