اختلال افسردگی: معرفی، تاریخچه و درمان

تصویر پروفایل
اختلال افسردگی: معرفی، تاریخچه و درمان

مقدمه

افسردگی (depression) یکی از اختلالات خلقی شایع است که انواع مختلفی از آن در میان افراد وجود دارد. این اختلال با تاثیر بر تفکر، رفتار و احساسات، می‌تواند زندگی روزمره فرد را مختل کند. این بیماری مختص به یک جنسیت نبوده و هم مردان و هم زنان می‌توانند به این اختلال دچار شوند؛ البته در حالت کلی زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به این اختلال هستند. اگر شما نیز  دچار افسردگی شدید، نترسید و بدانید که این بیماری، درمان‌پذیر بوده و اغلب افراد مبتلا به این اختلال، درمان شده و به زندگی عادی برگشته‌اند.

تاریخچه اختلال افسردگی

اولین نوشته‌های مکتوب در مورد آنچه که امروز آن را افسردگی (depression) می‌نامیم، در هزاره دوم قبل از میلاد ظاهر شد. انسان‌های نخستین در بین‌النهرین این اختلال را به عنوان مشکلی که روح و جسم فرد را درگیر می‌کند، در نظر نمی‌گرفتند. بلکه افراد در این دوره اعتقاد داشتند که افسردگی مانند دیگر بیماری‌های روانی، ناشی از تسخیر شیطان است. از این رو کشیش‌ها به‌جای پزشکان با افرادی که این اختلال را داشتند، برخورد می‌کردند.

ایده اینکه افسردگی ناشی از وجود شیاطین و ارواح شیطانی است، در اغلب فرهنگ‌های این دوره از جمله یونانیان باستان، رومی‌‌ها، بابلی‌ها، چینی‌ها و مصری‌ها وجود داشت. از همین رو برای درمان افرادی که به این اختلال دچار بودند، از روش‌هایی مانند ضرب و شتم، ایجاد محدودیت‌های فیزیکی و گرسنگی دادن به آن ها استفاده می‌کردند تا بتوانند شیاطین را از جسم این افراد بیرون کنند.

 اغلب افراد این دوره اعتقاد داشتند، عامل اصلی اختلال افسردگی، شیاطین هستند. در مقابل آن ها تعداد کمی از پزشکان یونان و روم باستان معتقد بودند که افسردگی یک بیماری بیولوژیکی و روانی است و بروز این اختلال هیچ ربطی به وجود ارواح و شیاطین ندارد. پزشکان برای درمان این اختلال از روش‌هایی مانند ژیمناستیک، ماساژ، رژیم غذایی، موسیقی، حمام و داروهایی حاوی عصاره خشخاش و شیر الاغ استفاده می‌کردند.

فلسفه یونان باستان و روم

بقراط، پزشک معروف یونانی که به پدر علم پزشکی غرب شناخته شده بود، معتقد بود، بیماری‌های روانی علل طبیعی دارند و باید مثل بیماری‌های شایع نظیر سرماخوردگی، درمان شوند. او باور داشت که ایجاد مالیخولیا یا همان افسردگی امروزه، به علت به‌هم خوردن تعادل یکی از چهار مایع بدن یعنی صفرای سیاه است؛ از همین رو برای درمان مالیخولیا از حمام کردن، ورزش و رژیم غذایی استفاده می‌کرد. در مقابل نظریه بقراط، نظریه یک فیلسوف و سیاستمدار رومی به نام سیسرو هم وجود داشت که می‌گفت علت بروز اختلال افسردگی، خشم، ترس و اندوه است و هیچ علت دیگری به‌جز این ندارد!

دوران مشترک

در دوران پس از میلاد نیز برای درمان مالیخولیا به کارهای ابتدایی و وحشیانه‌ای دست می‌زدند. برای مثال کورنلیوس سلسوس تا 50 سال پس از میلاد توصیه می‌کرد از روش‌هایی مانند گرسنگی دادن، غل و زنجیر کشیدن و مورد ضرب و شتم قرار دادن برای درمان بیماری‌های روانی استفاده کنند.

 در دوره ۸۶۵–۹۲۵ میلادی، یک پزشک ایرانی به نام ذکریای رازی نظریه‌ای مبنی بر اینکه بیماری روانی ناشی از رفتارهای مغزی است، مطرح کرد. او مخالف شدید رفتارهای وحشیانه و خشن برای درمان بیماری‌های روانی بود.

قرون وسطی

در طول این دوران، مذهب به ویژه مسیحیت در رابطه با بیماری‌های روانی بر تفکرات اروپایی‌ها مسلط شد و برای باری دیگر لقب شیاطین و جادوگران به بیماران روانی نسبت داده شد. جن‌گیری، غرق کردن و سوزاندن افراد از جمله روش‌هایی بود که در آن دوره برای درمان بیماری‌های روانی استفاده می‌شد. در این دوران، بسیاری از مردم را در مکان‌هایی که دیوانه‌خانه نام داشتند، حبس می‌کردند؛ با این حال، همچنان تعداد کمی از پزشکان به دنبال کشف علت فیزیکی افسردگی و دیگر بیماری‌های روانی بودند.

میان قرون وسطی و عصر خرد

دوره رنسانس در قرن چهاردهم آغاز و به تدریج در سراسر اروپا گسترش یافت. در این دوره، همچنان شکار جادوگران و اعدام بیماران روانی رواج زیادی داشت. با این حال تعدادی از پزشکان به دنبال علت طبیعی بیماری‌های روانی می‌گشتند؛ آنها معتقد بودند که بیماری‌ روانی، علتی طبیعی و نه ماوراء طبیعی دارد.

در سال 1621، رابرت برتون، دانشمند و نویسنده انگلیسی، کتابی با عنوان “آناتومی مالیخولیا” منتشر کرد. او در این کتاب علل اجتماعی و روانی افسردگی مانند ترس، فقر، تنهایی و.. را مطرح کرد. همچنین برتون در این کتاب برای درمان این اختلال به راه‌هایی از جمله رژیم غذایی مناسب، ورزش، مسافرت، داروهای تصفیه کننده برای پاکسازی سموم از بدن، استفاده از گیاهان دارویی و موسیقی درمانی اشاره کرد.

عصر روشنگری

در طول قرن‌های 18 و 19 که به عصر روشنگری مشهور است، اختلال افسردگی به عنوان یک اختلال ژنتیکی و ضعف در خلق‌ و خوی شناخته شد. در این عصر افراد معتقد بودند که این بیماری قابل درمان نبوده و هیچگاه تغییر نمی‌کند؛ از همین رو از افرادی که به این اختلال دچار بودند، یا باید دوری کرد و یا باید آنها را به طور کامل به دور از همگان، حبس کرد.

 پزشکان در اواخر عصر روشنگری نظریه‌ای جدید در مورد افسردگی مطرح کرده و گفتند: ریشه این بیماری، پرخاشگری است. از همین‌رو استفاده از روش‌هایی مسالمت‌آمیز مانند ورزش کردن، رژیم غذایی سالم و مناسب، موسیقی درمانی و داروها برای درمان این اختلال روانی شیوع بیشتری پیدا کرد. همچنین پزشکان به مردم می‌گفتند که بهتر است در مورد مشکلات‌ خود با دوستان و یا پزشک خود صحبت کنند. علاوه بر آن پزشکان نیز به دنبال شناسایی علل فیزیکی اختلال افسردگی بودند.

در این دوره برای درمان‌ افسردگی از روش‌هایی مانند غوطه‌ور شدن در آب بدون غرق شدن و اسب‌سواری استفاده می‌شد. همچنین گزارشی مبنی بر ایجاد شکل اولیه الکتروشوک درمانی توسط  بنجامین فرانکلین در این دوران ثبت شده است.

قرون 19 و 20

در سال 1917، زیگموند فروید در مورد سوگواری و مالیخولیا نظریه‌ای جدید مطرح کرد و گفت افسردگی در واقع پاسخی به از دست دادن و فقدان کسی یا چیزی است؛ مانند مرگ، شکست و… با این حال، سایر پزشکان در این دوران، افسردگی را به عنوان یک اختلال مغزی می‌شناختند. لازم به ذکر است بدانید، بعد از نظریه فروید بود که نظریه‌های دیگری در حوزه آسیب‌شناسی روانی و درمان شکل گرفتند

اختلال افسردگی چیست؟

 افسردگی(depression) یکی از اختلال‌های شایع و جدی پزشکی است که می‌تواند بر احساسات، افکار و اعمال فرد تاثیر گذاشته و زندگی عادی‌ را مختل سازد. تقریبا 280 میلیون نفر در دنیا مبتلا به اختلال افسردگی هستند. این اختلال با نوسانات خلقی معمولی و پاسخ‌های عاطفی کوتاه مدت به چالش‌های زندگی روزمره متفاوت است. این بیماری می‌تواند باعث شود که فرد افسرده، هم رنج زیادی را متحمل شود و هم، در محل کار، محل تحصیل، خانواده و…عملکرد بسیار ضعیفی داشته باشد. متاسفانه در بدترین حالت، افسردگی می‌تواند کاری کند تا فرد مبتلا به آن، خودکشی کند. به طور کلی این بیماری قابل درمان بوده و اکثر افراد مبتلا به افسردگی درمان شده و به زندگی عادی برگشته‌اند؛ البته این به شرطی است که درمان را هم جدی گرفته و منتظر نباشید تا خود به خود رفع شود.

انواع افسردگی

  • اختلال افسردگی اساسی: یک دوره اختلال می باشد که در آن یک دوره افسردگی وجود داردو معمولا با گذر زمان ازبین می رود.
  • اختلال افسردگی مداوم (دیس تایمی): شخص مبتلا به این اختلال به مدت دو سال در بیشتر از نیمی از روز احساس افسردگی دارد.
  • اختلال ملال پیش از قاعدگی: نوسانات خلقی یک هفته قبل از قاعدگی.
  • اختلال بی نظمی خلقی اخلال گر: طغیان حملات خشم و ابراز خشونت به مدت یک سال که قبل از ده سالگی شروع می شود.

علل اختلال افسردگی

اختلال افسردگی در میان افراد بسیار شایع بوده و دلایل بسیار زیادی می‌تواند داشته باشد؛ از این رو در ادامه به بررسی علل‌ شایع این اختلال می‌پردازیم:

  • مورد آزار و اذیت قرار گرفتن: اغلب افرادی که مورد آزار جسمی، جنسی و عاطفی قرار می‌گیرند، به افسردگی مبتلا می‌شوند.
  • سن: به طور معمول افزایش سن رابطه مستقیمی با ابتلا به افسردگی دارد؛ برای مثال افراد مسن بیشتر از دیگر افراد در معرض مبتلا به این اختلال قرار دارند.
  • استفاده از داروهای خاص: برخی داروها مانند ایزوترتینوئین (برای درمان آکنه)، داروی ضد ویروسی اینترفرون آلفا و کورتیکواستروئیدها نیز می‌توانند افراد را در برابر ابتلا به افسردگی آسیب‌پذیرتر کنند.
  • مرگ یا از دست دادن: اگرچه مرگ فرایندی طبیعی است اما از دست دادن یکی از عزیزان می‌تواند خطر ابتلا به این اختلال را زیاد کند.
  • جنسیت: به طور کلی زنان تقریباً دو برابر مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. طبق تحقیقات انجام شده در این مورد، گفته شده است که امکان دارد تغییرات هورمونی که زنان در دوره‌های مختلف زندگی خود با آن مواجه می‌شوند، علت این موضوع باشد.
  • ژن و سابقه خانوادگی: ژنتیک در ایجاد این اختلال روانی مانند بسیاری از اختلالات روانپزشکی نقش مهمی را ایفا می‌کند.
  • رویدادهای مهم زندگی: رویدادهای مهم زندگی افراد اعم از اتفاقات خوب و بد آنها، می‌تواند زمینه‌ای برای بروز این اختلال ایجاد کند. برای مثال از این رویدادها می‌توان به کار جدید، فارغ التحصیلی، ازدواج، طلاق، بازنشستگی و… اشاره کرد.

سایر مشکلات شخصی نیز مانند نداشتن حمایت اجتماعی، فقر، تنهایی، انزوای اجتماعی به علت داشتن سایر بیماری‌های روانی و یا طرد شدن از اجتماع، خانواده یا گروه‌های اجتماعی می‌توانند شما را در برابر ابتلا به افسردگی آسیب‌پذیرتر کنند. همچنین طبق تحقیقات در مورد علل ابتلا به این اختلال، اثبات شده است که استفاده از مواد مخدر هم، افسردگی را تشدید می‌کند.

علائم اختلال افسردگی

اگرچه افسردگی ممکن است تنها یکبار در طول زندگی شما رخ دهد؛ ولی همان یکبار هم معمولاً چندین دوره دارد. در طول این دوره‌ها، علائم این اختلال، بارها خود را در روز نشان می‌دهند. از علائم ابتلا به افسردگی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • داشتن احساسات ناخوشایند به طور مداوم
  • رسیدن به پوچی و نا‌امیدی شدید
  • کاهش علاقه به اکثر فعالیت‌های روزانه و یا سرگرمی‌ها
  • تغییر در اشتها و کاهش یا افزایش غیرطبیعی وزن
  • داشتن اختلالات خوب از جمله بی‌خوابی یا خواب زیاد
  • افزایش خستگی و از دست دادن انرژی
  • افزایش فعالیت بدنی‌های بی‌هدف مانند ناتوانی در نشستن، قدم زدن و دست زدن
  • کند شدن محسوس حرکات یا گفتار
  • داشتن احساس عذاب‌ وجدان، گناه و بی‌ارزشی
  • ناتوانی در تفکر، تمرکز یا تصمیم‌گیری
  • طغیان خشم و تحریک‌پذیری حتی بر سر مسائل کوچک
  • افزایش افکار مرگ یا خودکشی
  • افزایش شدید اضطراب و بی‌قراری
  • فراموشی و ناتوانی در به‌خاطر سپردن چیزها
  • داشتن مشکلات فیزیکی غیر قابل توضیح، مانند کمردرد یا سردردی که بی‌دلیل است

برای بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال، علائم معمولاً به‌قدری شدید است که به طور قابل توجهی در فعالیت‌های روزمره آنان، اختلال به وجود می‌آورد. لازم به ذکر است که داشتن یک یا دو علائم برای تشخیص افسردگی کافی نیست؛ همچنین علائم‌ها حداقل باید دو هفته وجود داشته باشد تا بتوان به داشتن این اختلال شک کرد.

تشخیص اختلال افسردگی

برای تشخیص این اختلال آزمایش واحدی وجود ندارد. متخصصان سلامت روان براساس علائم و ارزیابی های روانشناختی وجود اختلال در فرد را تشخیص می دهند. در اکثر مواقع سوالاتی اعم از تغییرات در اشتها، الگوی خواب، خلق و خو و سطح فعالیت فرد در طول روز، از فرد پرسیده می شود. سپس روانشناس، علائم خاص فرد به همراه سوابق پزشکی، خانوادگی و همچنین عوامل فرهنگی و محیطی را بررسی می‌کند تا بتواند یک برنامه درمان مناسب به فرد افسرده بدهد. در بعضی مواقع معاینات فیزیکی اعم از آزمایش خون، تیروئید و MRI انجام می گیرد به این دلیل که تیروئید یا کمبود برخی ویتامین ها می تواند منجر به علائم شبه افسردگی گردد.

تست های روانشناسی نیز یکی دیگر از راه های تشخیص اختلال افسردگی می باشند. آزمون افسردگی بک BDI یکی از مشهور ترین آزمون ها در این زمینه است که متخصصین برای تشخیص اختلال افسردگی از آن بهره می گیرند.

درمان اختلال افسردگی

افسردگی یکی از قابل درمان‌ترین اختلالات روانی است؛ به طوری که پاسخ درمان حدود 80 تا 90 درصد از افراد مبتلا به افسردگی، مثبت بوده و تقریبا علائم همه‌ی افرادی که افسرده هستند، تا حدودی تسکین پیدا می‌کند.

به طور کلی متخصصان از دارو درمانی و روان درمانی در کنار هم بهره می گیرند اما در مواقع حاد فرد بستری می شود تا کمی بهبودی با دارو حاصل شود و بعد در معرض روان درمانی قرار می گیرد. در ادامه به راه‌های رایج درمان این اختلال می‌پردازیم:

دارو درمانی

داروهای ضد افسردگی برای کمک به اصلاح ساختار شیمایی مغز تجویز می‌شوند؛ چرا که بروز برخی از بیماری‌های روانی به علت برهم خوردن تعادل مواد شیمیایی در مغز افراد است. به طور معمول اثربخشی داروهای ضدافسردگی بین 4 تا 8 هفته طول می‌کشد و اغلب در ابتدای مصرف آنها، علائمی مانند مشکلات خواب، اشتها و تمرکز مشاهده می‌کنید؛ ولی با گذشت چند هفته این علائم نیز رفته رفته کمتر شده و در نهایت از بین می‌روند.

معمولا با استفاده داروهای ضدافسردگی در یک یا دو هفته اول، بهبودی دیده نمی‌شود. اگر بیمار بعد از چند هفته استفاده از داروهای تجویزی خود، بهبودی کمی داشته و یا هیچ بهبودی نداشته باشد، روانپزشک او یا دوز دارو را تغییر داده و یا داروی دیگری برای این فرد اضافه یا جایگزین می‌کند.

اگر شروع به مصرف داروهای ضد افسردگی کردید، هیچگاه بدون مشورت با پزشک، مصرف آنها را به‌یکباره قطع نکنید. گاهی اوقات افرادی که داروهای ضدافسردگی مصرف می‌کنند، وقتی می‌بینند که احساس بهتری دارند، به طور خودسرانه مصرف داروهای خود را قطع می‌کنند که این کار سبب می‌شود افسردگی آنها دوباره باز گردد. هنگامی که شما و پزشک متخصص تصمیم گرفتید که زمان قطع داروی شما فرا رسیده است، پزشکتان به شما کمک می‌کند به آرامی دوز داروهای خود را پایین آورده و در نهایت به طور کامل مصرف آنها را قطع کنید.

همچنین آگاه باشید که در ابتدای مصرف یک‌سری از قرص‌های ضد افسردگی، میل به خودکشی افراد افزایش می‌یابد؛ پس حواستان به این موضوع مخصوصا در افراد زیر 25 سال باشد.

روان‌درمانی

معمولا روان‌درمانی یا گفتار درمانی به تنهایی برای درمان افرادی که افسردگی خفیف دارند، بسیار موثر واقع می‌شود. همچنین برای افراد مبتلا به افسردگی متوسط ​​تا شدید، روان درمانی اغلب همراه با تجویز داروهای ضد افسردگی استفاده می‌شود.

ممکن است روان درمانی فقط با وجود خود فرد کافی باشد. همچنین در بعضی مواقع هم احتیاج می‌شود که دیگران نیز حضور داشته باشند. برای مثال برای حل مشکلات خانوادگی یا زوج درمانی، وجود افرادی که در این روابط نقش دارند، کمک می‌کند تا مشکلات راحت‌تر حل شوند. همچنین گروه درمانی افراد مبتلا به بیماری‌های مشابه، می‌تواند به فرد شرکت‌کننده کمک کند تا یاد بگیرد که چگونه با چالش‌های زندگی روبرو شود. این موضوع می‌تواند اضطراب و ترس‌های فرد را به طور چشمگیری کاهش دهد.

درمان شناختی-رفتاری (CBT)

استفاده از روش شناختی رفتاری یا همان CBT  نیز برای درمان این اختلال موثر است. CBT شکلی از درمان است که تمرکز آن بر روی حل مشکلات افراد در زمان حال است. این روش به افراد کمک می‌کند تا تفکرات منفی و تحریف شده خود را با هدف تغییر افکار و رفتارها تشخیص داده و به شیوه‌ای دیگر با چالش‌ها و مشکلات خود روبرو شوند.

تشنج الکتریکی (ECT)

روش ECT یا شوک درمانی از دهه 1940 به عنوان یک روش پزشکی ECT برای درمان افسردگی شدید مورد استفاده قرار گرفته است. این نوع درمان معمولا برای افرادی که مبتلا به افسردگی شدید هستند و هیچ درمان دیگری برای آن ها تاثیر گذار نبوده، استفاده می‌شود.

ECT شامل یک تحریک الکتریکی مختصر مغز است. این نوع درمان هنگامی که بیمار بیهوش است، توسط تیمی از متخصصان پزشکی آموزش دیده از جمله روانپزشک، متخصص بیهوشی و پرستار یا دستیار پزشک بر روی مغز او انجام می‌شود. معمولا یک بیمار حدود دو تا سه بار در هفته و در مجموع 6 تا 12  ساعت درمان ECT را دریافت می‌کند.

همچنین شما می‌توانید برای کاهش علائم افسردگی خود کارهای زیر را نیز انجام دهید:

  • انجام تمرینات ورزشی منظم
  • داشتن خواب کافی و با کیفیت
  • رعایت رژیم غذایی سالم
  • پرهیز از نوشیدنی‌ های الکلی
  • قرار گرفتن در جمع‌ های دوستانه و شاد
  • انجام دادن کارهایی که به آنها علاقه دارید

نتیجه گیری

در این مقاله با اختلال افسردگی و درمان آن آشنا شدید. آگاهی از علل و علائم افسردگی، به شناخت شما نسبت به این اختلال کمک می‌کند؛ از این رو با تشخیص و درمان مناسب، می‌توانید راحت‌تر به آن غلبه کنید. اگر در حال حاضر دچار اختلال افسردگی هستید، بهتر است هرچه سریع‌تر به دنبال درمان بروید؛ چرا که ممکن است دوز افسردگی‌تان زیاد شده و توانایی انجام کارهای روزمره‌تان را هم از شما بگیرد. همچنین به خاطر داشته باشید که ممکن است طول درمان و نوع درمان شما با دیگران متفاوت باشد؛ پس بهتر است در قدم اول به یک روانشناس یا مشاور برای ارزیابی شرایطتان مراجعه کنید. امیدواریم که مطالب این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟

تقریبا

خیر

دانلود مطلب

فهرست مطلب